زرگر به فردی اطلاق میشود که به ساخت و طراحی مصنوعات طلا و جواهرات مشغول است. وظایف وی شامل طراحی، ساخت، تعمیر و نگهداری زیورآلات و اشیاء قیمتی میباشد. زرگران معمولاً با استفاده از ابزارآلات خاص و تکنیکهای سنتی و مدرن، به خلق آثار هنری در زمینه طلا و جواهرات میپردازند. زرگران برای انجام کارهای خود از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. ابزارهای اصلی شامل میلههای طلا، انبر، چکش، سوهان، تیغههای برش و دستگاههای لحیمکاری میباشد. این ابزارها به زرگران کمک میکنند تا طلا را به اشکال مختلف تبدیل کرده و جواهرات زیبا و با کیفیتی بسازند.

زرگر
لغت نامه دهخدا
زرگر. [ زَ گ َ ] ( ص مرکب ) بمعنی زرساز. ( آنندراج ) ( فرهنگ فارسی معین ). ( از: «زر» + «گر»، پسوند صنعت و شغل ). کسی که با زر کار کند. آن که آلت زرین سازد. ( حاشیه برهان چ معین ). صیاغ. صواغ. صائغ. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). و بمعنی اعم آنکه ادوات از زر و سیم و جواهر سازد. ( حاشیه برهان چ معین )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - کسی که با زر کار کند آنکه آلتهای زرین سازد زر ساز. ۲ - آنکه ادواتی از سیم و زر و جواهر سازد. یا زرگر چرخ آفتاب.
خلیل... دررشت صرافی می کرد و بخدمت جمشید خان تردد داشت.

جملاتی از کلمه زرگر
وز اختران معاینه دیدمکنار چرخ زانگونهکز قراضهٔ زر نطع زرگرا
زرگر شده ست باغ که حوران روضه را از در و زر قلاده و زیور کند همی