مبسوط

مبسوط به معنای شرح و توضیح کامل و جامع یک موضوع یا مفهوم است. در این نوع بیان، جزئیات و نکات کلیدی به صورت واضح و مفصل ارائه می‌شود تا درک بهتری از موضوع فراهم گردد.

معانی لغوی

گسترش‌یافته: این مفهوم به حالتی اشاره دارد که چیزی به طور کامل و جامع توسعه یافته و شامل همه جوانب آن موضوع می‌شود. در این راستا، یک متن یا موضوع گسترش‌یافته به معنی آن است که تمامی زوایا و ابعاد مربوط به آن به‌خوبی پوشش داده شده است.

مفصل: این واژه به کیفیت و کمیت اطلاعات اشاره دارد و به معنای بیان دقیق و کامل یک موضوع است. وقتی از مفصل صحبت می‌کنیم، به این معناست که موضوع به طور عمیق و با جزئیات کافی توضیح داده شده است، به گونه‌ای که هیچ نکته‌ای ناگفته باقی نمانده باشد.

کاربرد در ادبیات و نوشتار

در متون و نوشته‌ها، وقتی به چیزی مبسوط اشاره می‌شود، به معنای این است که موضوع با جزئیات و توضیحات کافی بیان شده است. برای مثال، یک مقاله مبسوط به معنای مقاله‌ای است که به طور جامع و با دقت به موضوع پرداخته است.

کاربرد در گفتگو

در مکالمات روزمره، این واژه می‌تواند به معنای بیان کامل و شفاف یک موضوع باشد. وقتی کسی از شما می‌خواهد که موضوعی را مبسوط توضیح دهید، به این معناست که انتظار دارد شما به تمامی جوانب و جزئیات آن موضوع پرداخته و آن را به‌طور واضح و روشن بیان کنید. این نوع بیان می‌تواند به روشن شدن ابهامات و افزایش فهم در میان شنوندگان کمک کند.

لغت نامه دهخدا

مبسوط. [ م َ ] ( ع ص ) فراخ کرده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ). گسترده. ( تفلیسی، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). گسترده شده و پهن شده. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ). گسترده. گستریده. گسترانیده. پهن وا شده. پهن شده. پهن کرده. بازکرده. گشاده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ):... بل یداه مبسوطتان ینفق کیف یشاء. ( قرآن 69/5 ).
- خط مبسوط؛ خط متعارف، مقابل خطمجموع. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به «خطمجموع » در همین لغت نامه شود.
- عمارة مبسوطالسماء؛ هر سرایی مانند خانقاه و بیمارستان که در آنجا از مسافرین فقیر و غیرمبسوط پذیرایی نموده و آنها را تیمار می کنند. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
- مبسوط داشتن؛ مبسوط گردانیدن، گسترده کردن: حق سبحانه و تعالی سایه ٔ... بر سر کافه خلائق... مبسوط دارد. ( المعجم چ دانشگاه ص 19 ).
- مبسوط کردن؛ گسترده و پهن کردن.
- مبسوط گردانیدن؛ مبسوط داشتن: و جناح معدلت بر سر جهانیان مبسوط گردانید. ( لباب الالباب سعید نفیسی ص 43 ). جناح مرحمت بر تمامت ایشان مبسوط گردانید. ( جهانگشای جوینی ).
- مبسوط گشتن؛ گسترده شدن. بسط یافتن. منبسط شدن: و ذکرآن در آفاق و اقطار عالم سایر و مبسوط گشت. ( کلیله ودمنه ).
|| خرج شده. || کشیده شده. ( ناظم الاطباء ).
مبسوط. [ م َ ] ( ع اِ ) نوعی پالان است و آن را باسوط نیز گویند. ( منتهی الارب ). نوعی از پالان شتر، ضد مفروق. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] (اِمف. ) ۱ - باز شده، پهن شده. ۲ - شرح و بسط داده شده.

فرهنگ عمید

۱. شرح وبسط داده شده، مفصل، مشروح.
۲. [قدیمی] باز شده، پهن شده.

فرهنگ فارسی

بازشده، پهن شده، شرح وبسطداده شده
( اسم ) ۱ - بسط داده شده پهن گشته گسترده. ۲ - تفصیل داده. ۳ - یکی از اشکال خط عربی ( پیدایش خط و خطاطان )
نوعی پالان

دانشنامه آزاد فارسی

مبسوط (المبسوط) (۱). مَبْسوط (المَبسوط) (۱)
تألیف شیخ طوسی، کتابی به عربی، در فقه امامیه. نخستین کتاب در امامیه که حاوی دورۀ کامل فقه استدلالی است. پیش از این فقیهان امامیه، حتی خود شیخ در کتاب النهایه، از نظر کمّی از حدود مسائل مطرح شده در روایات فراتر نمی رفتند و از نظر اجتهادی نیز فقط به بیان عبارات روایات فقهی با حذف سند اکتفا می کردند. این امر سبب شد تا فقیهان اهل سنت، فقه امامیه را ناچیز بشمارند و بر آن خرده گیرند که مسائل و فروع فقه امامیه اندک است و چنین استدلال کنند که فقیهان امامیه چون به قیاس و رأی عمل نمی کنند، نمی توانند مسائل و احکامی تازه استنباط کنند. او با تألیف این اثر درپی اثبات این مسئله بود که بدون نیاز به قیاس و رأی نیز می توان به بررسی مسائل جدید پرداخت و احکام شرعی آن ها را استنباط کرد. همچنین معتقد بود که منابع روایی امامیه، دارای اصول و کلیاتی است که آن ها را می توان بر فروع و مسائل تازه تطبیق کرد و احکام مسائل جدید را از این راه دریافت. به نظر او روایات امامان (ع) دربردارندۀ احکام شرعی همۀ مسائل است؛ اما نه به صراحت، بلکه گاه به نحو عموم و گاه خصوص، گاه به تلویح و گاه تصریح. بدین گونه شیخ برای نخستین بار در امامیه، فقه تطبیقی و تفریعی را در عمل، در قالب کتاب المبسوط تجربه کرد و حکم همۀ مسائل و فروعاتی را که در کتاب های فقهی اهل سنت بود، بدون اعتنا به قیاس و رأی، بلکه از راه تطبیق و تفریع و مراجعه به روایات امامان (ع) به دست آورد. این کار چنان در امامیه مهم بود که تا سال ها حتی فقیهان امامیه از آرایی که شیخ استنباط کرده بود، پیروی می کردند. المبسوط در ۸ جلد به چاپ رسیده است (تهران ۱۳۸۷ق).
مبسوط (المبسوط) (۲). مَبْسوط (المَبسوط) (۲)
تألیف ابوبکر سرخسی، کتابی به عربی، در فقه حنفی. از کتاب های مهم در حنفیه و دوره ای کامل از فقه آن است. این اثر شرح کتاب الکافی فی فروع الحنفیۀ محمد حنفی ( ـ۳۳۴ق) است و مؤلف بخش اعظم آن را در زندان اورگنج بدون هیچ منبعی از حفظ املا و سپس آن را پس از آزادی از زندان، در فرغانه تکمیل کرده است. این اثر که از کتاب الصلاه آغاز می شود و با کتاب مکاسب پایان می یابد، برای شناخت آرای فقهی ابوحنیفه و دو شاگرد برجسته اش محمد بن حسن شیبانی و ابویوسف قاضی از منابع مهم به شمار می رود. المبسوط در ۳۰ جلد به چاپ رسیده است (بیروت، ۱۴۰۶ق).

جملاتی از کلمه مبسوط

راجع به تمدن مادها اطلاعات مبسوطی در دست نیست یکی از دلایل آن این است که شاهان مادی برخلاف شاهان هخامنشی حجاری‌های مهم و کتیبه‌هایی از خود برجا نگذاشته‌اند یا هنوز کشف نشده‌است که بتوان راجع به زبان و خط و معتقدات و صنایع و چیزهای دیگر آن‌ها اطلاعاتی به دست آورد.
از مندرجات تحقیقی و ادبی مجله سلسله مقالات «جشن‌های ایرانی» به قلم مجتبی مینویی است که در آن اطلاعات مبسوطی راجع به مهرگان گردآوری شده‌است.