کلمه مبتنی به معنای بر اساس یا وابسته به یک موضوع خاص است. هنگامی که میگوییم چیزی مبتنی بر چیزی دیگر است، منظور این است که آن چیز بر اساس آن موضوع شکل گرفته یا از آن نشأت میگیرد. به عبارتی دیگر، واژه مبتنی به عنوان یک صفت، نشاندهنده پیوند و ارتباط یک مفهوم با مفهوم دیگر است. این ارتباط میتواند در زمینههای مختلفی همچون علم، هنر، فلسفه و حتی زندگی روزمره مشهود باشد. به این ترتیب، زمانی که ما از چیزی به عنوان مبتنی یاد میکنیم، در واقع در حال اشاره به پایهگذاری یا بنیانگذاری آن مفهوم بر اساس یک منبع یا اصل خاص هستیم. این نوع ارتباطات در تحلیلهای علمی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت هستند و میتوانند به درک عمیقتری از موضوعات کمک کنند.
مبتنی
لغت نامه دهخدا
مبتنی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) بناکننده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). برآورنده خانه. ( از منتهی الارب ). || آن که سبب بناکردن میگردد. ( ناظم الاطباء ). || بناشونده. ( آنندراج ). || بنا کرده شده و برپا شده و افراشته شده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ماده قبل شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - بنا کننده. ۲ - بنا شونده.
بنا کننده
ویکی واژه
بنا کننده.
وابسته به چیزی.
بُنا کننده.
جمله سازی با مبتنی
منبعث جمله از مشیت اوست مبتنی بر کمال حکومت اوست
سر به سر ز اقتضای فهم ردی مبتنی بر قواعد عددی
درجات رفیع در دو سرا مبتنی بر عمل فتاد تو را