ماجد

اسم ماجد یک نام پسرانه با ریشه عربی است که معانی و ویژگی‌های خاصی دارد:

معنی: ماجد به معنای بزرگوار، با عظمت، مشتاق به کارهای خوب و شایسته است. این نام به افرادی اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های مثبت و اخلاقی خوب هستند.

ریشه: این نام ریشه‌ای عربی دارد و از خانواده کلمات مرتبط با عظمت و شرافت است. در فرهنگ عربی، نام‌هایی که به صفات خوب و مثبت اشاره دارند، معمولاً محبوب و مورد استقبال قرار می‌گیرند.

استفاده و محبوبیت: نام ماجد در بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی به عنوان یک نام محبوب برای پسران شناخته می‌شود. این نام به دلیل معنای مثبت و زیبا، مورد توجه والدین قرار می‌گیرد. افرادی که نام ماجد را دارند، به عنوان افرادی با شخصیت قوی، با وقار و مهربان شناخته می‌شوند. آنها به دنبال انجام کارهای نیک و خدمت به دیگران هستند.

لغت نامه دهخدا

ماجد. [ ج ِ ] ( ع ص ) بزرگوار وگرامی و بسیارمجد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بزرگوار. ج، ماجدون. ( مهذب الاسماء ). || بخشنده. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).کریم. معطاء. ج، امجاد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || نیکوخوی و جوانمرد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نیکوخلق گشاده روی. ( از اقرب الموارد ). سَمِح. ( اقرب الموارد ) ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || شی ماجد؛ ای کثیر. ( از اقرب الموارد ). || پاک نژاد. ( ناظم الاطباء ).
ماجد. [ ج ِ ] ( اِخ ) نامی ازنامهای خدای تعالی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
ماجد. [ ج ِ ]( اِخ ) ابن سعیدبن سلطان بن احمدبن سعید البوسعیدی صاحب زنگبار. در سال 1273 هَ.ق در اواخر ایام پدرش والی زنگبار شد و در آن وقت انگلستان با پدرش قراردادی مبنی بر آزادی تجارت و عبور و اقامت اتباع خود بسته بود. هنگامی که پدرش مرد میان وی و برادرش ثوینی بن سعید صاحب مسقط خلاف افتاد و نزدیک بود که کار بجنگ بکشد اما با وساطت انگلستان میان آنها صلح افتاد و این دستاویزی بود برای تسلط انگلستان بر بلاد زنگبار. و وی بسال 1282 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

فرهنگ معین

(جِ ) [ ع. ] (ص. ) ۱ - گرامی، بزرگوار. ۲ - خوشخو، بخشنده.

فرهنگ عمید

۱. بزرگوار، گرامی.
۲. خوش خو.
۳. بخشنده، جوانمرد.

فرهنگ فارسی

بزرگوار، گرامی، خوشخو، بخشنده، جوانمرد
( صفت ) بزرگوار و گرامی دارای مجد: والد ماجد...
ابن سعید بن سلطان ابن احمد بن سعید البوسعیدی صاحب زنگبار

فرهنگ اسم ها

اسم: ماجد (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: mājed) (فارسی: ماجد) (انگلیسی: majed)
معنی: دارای مجد و بزرگی، بزرگوار، بخشنده، از نامهای خداوند

ویکی واژه

گرامی، بزرگوار.
خوشخو، بخشنده.

جملاتی از کلمه ماجد

ابراهیم ماجد (عربی: إبراهیم ماجد عبد المجید؛ زادهٔ ۱۲ مهٔ ۱۹۹۰) یک بازیکن فوتبال فلسطینی‌تبار اهل قطر است و در کویت متولد شده‌است و تابعیت قطر را نیز داراست.
در ماه مه ۲۰۰۷ حزب اتحاد کمونیسم کارگری از حککا جدا شد و ماجدی در هیئت رهبری حزب جدید قرار گرفت. این حزب نیز در سال ۱۳۹۱ رسماً به حزب کمونیست کارگری ایران–حکمتیست پیوست و ماجدی به عضویت این حزب جدید درآمد.
اخلاق طهماسبی کتابی است نوشتهٔ ماجد بن محمد بحرانی، مشهور به سید ماجد حسینی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال انگلیسی فال انگلیسی فال فرشتگان فال فرشتگان