لودگی

لغت نامه دهخدا

لودگی. [ ل َ / لُو دَ / دِ ] ( حامص ) صفت لوده. کار لوده. ظرافت. مزاح. مزّاحی. مسخرگی. و فرق لودگی و مسخرگی آن است که مسخره کارش چون شغلی است و لوده تنها برای لذت خود و دیگران لودگی کند. چکگی. || بددهنی. فحاشی. ( از لغت گناباد خراسان ).

فرهنگ معین

(لُ دَ یا دِ ) (حامص. ) مسخرگی.

فرهنگ عمید

شوخی و مسخرگی.

فرهنگ فارسی

شوخی مزاح مسخرگی.

ویکی واژه

مسخرگی.

جمله سازی با لودگی

گر آلوده گردم من اندیشه نیست جز آلودگی خاک را پیشه نیست
دعوی پرهیزگاری نیست جز آلودگی وقت جامی خوش کزین آلودگی پرهیز کرد
آلودگی صحبت ما ننگت بود چون شعله ز ما کشیده دامان رفتی
گهر جُست نتوان به آسودگی بوَد نقره محتاج پالودگی
حبذا آن دو ناظر و منظور هر دو ز آلودگی شهوت دور
از این آلودگی تا چند گویم منم پیوند کل پیوند جویم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پیشه یعنی چه؟
پیشه یعنی چه؟
سرزمین یعنی چه؟
سرزمین یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز