لاشخواری، در لغت، به معنای خورندهٔ لاشه است و به طور خاص، به پرندگانی چون کرکس اطلاق میشود که از باقیماندهٔ جسد حیوانات تغذیه میکنند. این معنا، تصویری طبیعی و زیستی از یک چرخهٔ غذایی را به نمایش میگذارد که در آن، برخی موجودات نقش پاککنندهٔ طبیعت را بر عهده دارند. این تعبیر اولیه، بدون هیچگونه بار منفی اخلاقی، صرفاً به یک واقعیت بیولوژیکی اشاره دارد.
اما در کاربردهای استعاری و اجتماعی، این واژه رنگ و بویی کاملاً متفاوت به خود میگیرد و معانی نکوهیدهای را در بر میگیرد. در این مفهوم گستردهتر، لاشخوار به کسی اطلاق میشود که با زور و فریب، اموال دیگران را به تصرف خود درمیآورد. این فرد، به جای تلاش مشروع برای کسب روزی، به دنبال بهرهبرداری از ضعف، ناآگاهی یا بدشانسی دیگران است تا به منافع خود دست یابد.
در معنایی عمیقتر و اخلاقیتر، لاشخواری به هرگونه سبک زندگی اشاره دارد که از راههای نامشروع و غیراخلاقی به دست میآید. این شامل هرگونه سوءاستفاده از موقعیت، بهرهبرداری از زحمت دیگران، یا ارتکاب به اعمالی است که برخلاف اصول انسانی و اجتماعی است. به بیان دیگر، لاشخوار در این مفهوم، کسی است که نه تنها از لاشهٔ جسمانی، بلکه از هرگونه "لاشهٔ" فرصتطلبانه و غیرقانونی برای پیشبرد اهداف خود تغذیه میکند و از آن سود میجوید. این تعبیر، هشداری است برای رعایت انصاف، اخلاق و عدالت در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی.