قانونی

لغت نامه دهخدا

قانونی. ( ص نسبی ) منسوب است به قانون. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

[ معر - فا. ] (ص نسب. ) منسوب به قانون، امری که طبق قانون انجام گیرد. مق غیرقانونی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه قانون نوازد.

ویکی واژه

lecito
legittimo
معرب
منسوب به قانون، امری که طبق قانون انجام گیرد. مق غیرقانونی.

جمله سازی با قانونی

هرچه را بینی به عالم هست قانونی ولی جور تو با ما است کو بیرون ز قانون میرود
بکش صداع گدایان چنانکه ناز ملوک و گرنه باز ز سر گیر وضع قانونی؟
علم دین را قانون اینست که می‌بینی به خط سبز بر این تختهٔ قانونی
چه قانونیست یارب مطرب بزم محبّت را که خون آغشته خیزد نغمة شادی ز طنبورش
می‌شود ز آهنگ دور اما محل نفخ صور بهر دفع ظلم قانونی که عدلش کرده ساز
وادمی را زافرینش برگزید آنگه ز عدل خواست قانونی نهادن تا نخیزد گیر و دار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ضیق وقت یعنی چه؟
ضیق وقت یعنی چه؟
اندر یعنی چه؟
اندر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز