فراخور یک واژه فارسی است که به معنای متناسب یا مناسب استفاده میشود. این کلمه به طور خاص به چیزی اشاره دارد که با شرایط، نیازها یا ویژگیهای خاصی هماهنگ یا سازگار است. به عبارت دیگر، فراخور به معنای چیزی است که به خوبی با وضعیت یا موضوع خاصی تطابق دارد.
استفاده در جملات: معمولاً از این واژه در جملاتی استفاده میشود که به تناسب یا تطابق بین دو یا چند چیز اشاره دارند. به عنوان مثال: این لباس فراخور مراسم است یعنی این لباس مناسب و متناسب با نوع مراسم است.
مفهوم تطابق: فراخور به نوعی به مفهوم تطابق و سازگاری اشاره دارد. این مفهوم میتواند شامل تطابق در ابعاد، ویژگیها، شرایط یا هر نوع دیگر از ویژگیها باشد.
مهی بگزین و جفتش ساز با خور طلب کن بهر وی شویی فراخور
اصغر صادقی اشعار زیادی از بر داشت و به هنگام سخنرانی یا در نوشتن کتابهای متعدّدش، از این اشعار به فراخور مطلب استفاده میکرد. نوع نوشتههای او نیز از نظر نگارشی و محتوایی بسیار غنی و کم غلط است.
داریوش در ادامهٔ سخنانش اشاره میکند که به هرکس فراخور کاری که کردهاست، پاداش یا کیفر میدهد و از کسی که در حد توانش کار کند خشنود است. او از هوش بالا و تواناییهای جسمیاش مانند توانایی اش در نبرد تنبهتن، کاربرد هر دو دست و پا، سوارکاری، کشیدن کمان و نیزهزنی میگوید و تأکید میکند که نیزهزنی و کمانداریاش چه در حالت سواره و چه پیاده خوب است.
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.