غلط گیری

لغت نامه دهخدا

غلطگیری. [ غ َ ل َ ] ( حامص مرکب ) نقد. انتقاد کردن از نوشته یا گفته کسی. || تصحیح. تصحیح نوشته و گفته کسی. کار غلطگیر.

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (حامص. ) تصحیح نوشته یا گفتة کسی.

فرهنگ عمید

شغل و عمل غلط گیر، گرفتن غلط در نوشته یا گفتۀ کسی.
* غلط گیری کردن: (مصدر متعدی ) تصحیح کردن غلط های متن چاپی.

فرهنگ فارسی

تصحیح نوشته یا گفته کسی. یا غلط گیری کتاب یا مقاله. اغلاط چاپی کتاب یا مقاله را روی اوراق نمونه مطبعه تصحیح کردن.

ویکی واژه

تصحیح نوشته یا گفتة کسی.

جمله سازی با غلط گیری

« یاحق! سه شنبه قبل به توسط مفتاح غلط گیری افسانه آفرینش و نسخه بعثه را فرستادم. لابد تا حالا رسیده است...»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال فنجان فال فنجان فال ای چینگ فال ای چینگ فال قهوه فال قهوه