عیسی

عیسی

شخصیت تاریخی عیسی از طریق بازسازی زندگی و تعالیم او با استفاده از روش تاریخی انتقادی مورد بررسی قرار می‌گیرد، که این رویکرد با دیدگاه مسیح‌شناسانه دین مسیحیت متفاوت است. برای بازسازی زندگی عیسی، لازم است که زمینه تاریخی و فرهنگی که او در آن زندگی می‌کرد نیز مد نظر قرار گیرد. تقریباً تمامی محققان معتبر تاریخ باستان بر این باورند که ایشان به‌طور تاریخی وجود داشته است. این بازسازی بر اساس رساله‌های پولس و انجیل‌ها صورت می‌گیرد، در حالی که چندین منبع غیرمذهبی نیز به وجود تاریخی او اشاره دارند. از قرن ۱۸ به بعد، محققان سه رویکرد متفاوت برای شناخت شخصیت تاریخی ایشان اتخاذ کرده‌اند که هر یک ویژگی‌ها و تحقیقات خاص خود را دارند. پژوهشگران در مورد باورها و آموزه‌های عیسی و همچنین صحت تاریخی انجیل‌ها نظرات متفاوتی دارند. با این حال، دو واقعه مشخص از زندگی ایشان تقریباً مورد توافق همگان قرار دارد: غسل تعمید او توسط یحیی و تصلیب او به دستور پونتیوس پیلاطس. به طور کلی، عیسی‌شناسان بر این نکته توافق دارند که او یک یهودی اهل جلیل بود و در دوره‌ای زندگی می‌کرد که یهودیان انتظاراتی دربارهٔ آخرالزمان داشتند. برخی از محققان بر این باورند که ایشان برای خود مأموریتی آخرالزمانی قائل بود، در حالی که گروهی دیگر معتقدند که پادشاهی خدا در آموزه‌های او جنبه‌ای اخلاقی داشته است. فیلمی به این نام به کارگردانی راجر یانگ در سال ۲۰۰۰ منتشر شد. از جمله بازیگران این فیلم می‌توان به جرمی سیستو، دبرا مسینگ، ژاکلین بیسه، آرمین مولر-اشتال و گری الدمن اشاره کرد.

لغت نامه دهخدا

عیسی. [ سا ] ( اِ ) یا گل عیسی. بته ای است به مقدار ذرعی که گلی زرد دارد و اول غروب گلهای آن با آوازی که دهد بشکفد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
عیسی. [ سا ] ( اِخ ) نام چند تن از تابعیان و محدثان است. رجوع به منتهی الارب شود.
عیسی. [ سا ] ( اِخ ) ظاهراً نام بربطزنی بوده که رودکی در بیت ذیل از او نام برده است:
بربطعیسی و فرشهای فوادی
چنگ مدک نیرو نای چابک جانان.
رجوع به شرح احوال رودکی تألیف سعید نفیسی ص 506و 507 و 1010 و تاریخ سیستان ص 318 شود.
عیسی. [ سا ] ( اِخ ) ( میرزا... ) مشهوربه میرزا بزرگ قائم مقام. از وزرای فتحعلی شاه، و پدرمیرزا ابوالقاسم قائم مقام. رجوع به قائم مقام شود.
عیسی. [ سا ] ( اِخ ) تیره ای است از شعبه جباره ایل عرب، از ایلات خمسه فارس. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87 ).
عیسی. [ سا ] ( اِخ ) دهی از بخش پشت آب شهرستان زابل با 441 تن سکنه. آب آن از رودخانه هیرمند و محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
عیسی. [ سا ] ( اِخ ) ابن أبان بن صدقة، مکنی به ابوموسی. قاضی و از فقیهان بزرگ حنفی بود. وی روزگاری در خدمت منصور عباسی بود و مدت ده سال قضاء بصره را بر عهده داشت و بسال 221 هَ.ق. در آنجا درگذشت. او راست: اثبات القیاس، اجتهاد الرأی، الجامع در فقه و الحجة الصغیرة در حدیث. ( ازالاعلام زرکلی از الفوائد البهیة و الجواهر المضیة و تاریخ بغداد ). و رجوع به خاندان نوبختی ص 118 شود.
عیسی. [ سا ] ( اِخ ) ابن ابراهیم. محدث. رجوع به ابویحیی ( عیسی... ) شود.
عیسی. [ سا ] ( اِخ ) ابن ابراهیم ربعی، مکنی به ابومحمد. وی لغوی و از اهالی یمن بود و بسال 480 هَ. ق. در «احاطة» درگذشت. او راست: نظام الغریب، در لغت. ( از الاعلام زرکلی از بغیةالوعاة و کشف الظنون ).
عیسی. [ سا ] ( اِخ ) ابن ابراهیم سیار،مولی قریش. محدث. رجوع به ابوعمرو ( عیسی... ) شود.
عیسی. [ سا ]( اِخ ) ابن ادریس بن محمدبن سلیمان حسنی طالبی، مکنی به ابوالعیش. وی از امرای آل سلیمان بن عبداﷲ بود. در تلمسان متولد شد و شهر «جراوة» را بساخت و امارت آن را خود به عهده گرفت و در حدود سال 330 هَ. ق. در همان شهر درگذشت. ( از الاعلام زرکلی از البکری ص 77 ).
عیسی. [ سا ] ( اِخ ) ابن اسحاق بن زرعةبن مرقس بغدادی، مکنی به ابوعلی. معاصر ابن الندیم. سال تولد او در الاعلام زرکلی 371 هَ. ق. و وفاتش 448 ضبطشده است. رجوع به ابن زرعة و ابوعلی و مآخذ ذیل شود:الاعلام زرکلی ج 5 ص 284، طبقات الاطباء ج 1ص 235، الامتاع و المؤانسة ج 1 ص 33، اللؤلؤ المنثور ص 365.

فرهنگ فارسی

ابن یحنی مسیحی جرجانی.
یا عیسی دهقان. شراب انگوری. یا عیسی ره نشین. ۱ - آفتاب. ۲ - شعاع پرتو آفتاب. ۳ - طبیب حاذق. یا عیسی شش ماهه. ۱ - میوه ای که تا شش ماه پخته شود و برسد ( عموما ) ۲ - انگور ( خصوصا ). یا عیسی نه ماهه. ۱ - خوشه انگوری که از آن شراب سازند. ۲ - شراب انگوری. یا عیسی هر درد. شراب انگوری.
ابن یونس بن عمرو سبیعی همدانی مکنی به ابو عمرو از ثقات محدثان بود و در چهل و پنج غزوه شرکت داشت و چهل و پنج بار حج کرد

فرهنگ اسم ها

اسم: عیسی (پسر) (عربی، عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: isā) (فارسی: عيسي) (انگلیسی: isa)
معنی: نجات دهنده، فرزند حضرت مریم ملقب به مسیح و از پیغمبران الهی، پرتو آفتاب، ( معرب از عبری «یشوع» )، به معنی نجات دهنده، ( اَعلام ) [حدود پیش از میلاد، میلادی] عیسی ( ع ) فرزند حضرت مریم ملقب به مسیح و از پیغمبران اولوالعزم، پیامبر یهودی نژاد، که دین مسیحیت به او منسوب است، بنابر انجیلها، او در بیت لحم زاده شد، در ناصره بزرگ شد، شاگردانی گرد آورد ( حواری )، در جلیل به تعلیم مردم پرداخت، به اورشلیم ( بیت المقدس ) رفت و در آنجا صرافان را از معبد بیرون کرد و باز به موعظه پرداخت، با مخالفت بزرگان یهود و اشراف روبرو شد، بر اثر خیانت یکی از شاگردانش [یهودای اسخریوطی] دستگیر شد و او را پس از محاکمه به صلیب کشیدند، ( در اعلام ) فرزند حضرت مریم ملقب به مسیح و از پیغمبران اولوالعزم ( قبل از رسول الله ( ص ) )، ملقب به روح الله، معرب از عبری، نام پیامبر مسیحیت

جملاتی از کلمه عیسی

مثال چشم آدم شد مگر ابر دلیل لطف عیسی شد مگر باد
جایی که زلب حیات بخشی عیسی بود از در گدایی
آنچ عیسی کرده بود از نام هو می‌شدی پیدا ورا از نام او
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم