عکاز

واژه‌ای عربی است که در زبان فارسی به معنای عصایی خاص به کار می‌رود. این عصا در انتهای خود دارای یک نیزه یا سرنیزه است و فرد از آن به عنوان تکیه‌گاه استفاده می‌کند. در منابع لغت‌نامه دهخدا و ناظم‌الاطباء، این واژه با معادل‌هایی چون عصای دارای نیزه و عصا که در انتهای آن سرنیزه باشد تعریف شده است. همچنین، واژگان عنزه و عکازه نیز به عنوان مترادف یا مرتبط با این مفهوم ذکر شده‌اند و ارجاع به بررسی بیشتر این واژگان نیز داده شده است.

کاربرد دیگر عکاز، اشاره به عصای تشریفاتی اسقف‌ها در آیین مسیحیت دارد. این عصا که ریشه در سنت‌های مذهبی دارد، نمادی از مقام و اقتدار روحانی این جایگاه است. واژه عکازه نیز در این زمینه به کار رفته و مفهوم عصای اسقف را تداعی می‌کند، که نشان‌دهنده ارتباط معنایی این واژه با نمادهای مذهبی و تشریفاتی در فرهنگ‌های دیگر است. در مجموع، عکاز هم به ابزاری کاربردی برای تکیه زدن با ویژگی نیزه مانند در انتهای خود اشاره دارد و هم به عصایی با بار معنایی مذهبی و تشریفاتی در فرهنگ مسیحیان. این واژه، با توجه به ریشه عربی و کاربردهای متنوع در زبان فارسی، گستره معنایی جالبی را در خود جای داده است.

لغت نامه دهخدا

عکاز. [ ع ُک ْ کا ] ( ع اِ ) عصای دارای نیزه. ( ناظم الاطباء ). عصا که در انتهای آن سرنیزه باشد و شخص بر آن تکیه کند. عنزة. عکازة. و رجوع به عکازة و عنزة شود. || عصای اسقف نزد مسیحیان. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به عکازة شود.

فرهنگ معین

(عُ کّ ) [ ع. ] (اِ. ) عصا.

فرهنگ عمید

نوعی عصا با سر آهنی نوک تیز.

فرهنگ فارسی

عصائی که درته آن آهن نوک تیزباشد، وعصائی که اسقف دردست گیرد
( اسم ) عصای چوپان عصای اسقف عصایی که در تفرج به دست گیرند.

ویکی واژه

عصا.

جمله سازی با عکاز

مصطفی (ص) گفت: «ا یعجز احدکم ان تکون فی یده عصا فی اسفله عکازة یتکی علیها اذا اعیی و یمیط بها الاذی عن الطریق و یقتل بها الهوام و یقاتل بها السباع و یتخذها قبلة بارض فلاة».
تعالوا یا موالینا الی اعلی معالینا فان الجسم کالاعمی و ان الحس عکازه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ فال نوستراداموس فال نوستراداموس