قبیله طی، که به آل طایی نیز منسوب است، یکی از قبایل بزرگ عرب قحطانی و یمنیالاصل است. این قبیله به دلیل حملات قبیله ازد، مجبور به مهاجرت از یمن به سمت مدینه شد. قبیله طی شامل صدها تیره و طایفه کوچک و بزرگ است. از مشهورترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: بنوحارث، بنولام، بنوغوث، بنوثعل، بنوبولان، بنوهنی، بنوجرول (بزرگترین گروه طاییان) و دیگر قبایل. در ابتدا، طاییان در کوههای معروف اجأ و سلمی در نزدیکی مدینه ساکن شدند. بعدها، این قبیله به تدریج در مناطق کوهستانی و دشتی نجد در عربستان، عراق و شام پراکنده شد. طاییان روابط خوبی با پادشاهان ایران داشتند. به عنوان مثال، خسرو پرویز پس از کشته شدن نعمان (پادشاه حیره که داماد این قبیله بود و در جنگ با خسرو پرویز شکست خورد و به طاییان پناهنده شد اما طاییان به حمایت از خسرو پرویز او را نپذیرفتند)، ایاس بن قبیصه، از مردم این قبیله، را به عنوان پادشاه حیره (۶۰۲-۶۱۱ میلادی) منصوب کرد. ایاس بن قبیصه در نبرد ذوقار، فرماندهی سپاهیان ایران و عرب را بر عهده داشت. بت قبیله طی، فلس نام داشت که به دستور پیامبر اسلام (ص) و توسط امام علی (ع) نابود شد. طاییان در سال نهم هجری اسلام آوردند و در جنگ نهاوند شرکت کردند.
طی
لغت نامه دهخدا
اگرچه اندر وقتی زمانه را دیدم
که باز کرد نیارم ز بیم طی طومار.
ابوحنیفه اسکافی ( از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 281 ).
درده بیاد حاتم طی جام یکمنی
تا نامه سیاه بخیلان کنیم طی.حافظ.حافظ ورق شکوه گذاری طی کن
وین خامه تزویر و ریائی پی کن.حافظ.افسوس که نامه جوانی طی شد
وین باغ و نشاط کامرانی طی شد.حافظ.سخا نماند سخن طی کنم بیا ساقی
بیار باده بشادی بیاد حاتم طی.حافظ.خسرو آفاق بخشی کز صفا
نام حاتم در زمانش گشت طی.حافظ. || پنهان کردن کار را. یقال: طوی کشحه علی امر. ( منتهی الارب ). قال اﷲ تبارک و تعالی: یوم نطوی السماء کطی السجل؛ ابوالفتوح رازی در تفسیر خویش هر دو معنی مذکور را در تفسیر این آیت ایراد کرده و گوید: این طی را بر دو وجه تفسیر کردند: یکی طی که خلاف نشر باشد، یعنی ما آسمان را درنوردیدیم پس از آنکه افراخته باشیم. و وجه دیگر آنکه: طی عبارت باشد از کتم و اخفاء و مراد اعدام، یقال: طویت هذا الامر عن فلان؛ ای کتمته عنه، یعنی ما آسمان را بعدم بریم از وجود، کما بدأنا اول خلق نعیده.( قرآن 104/21، از تفسیر ابوالفتوح ). || ( اِ ) لا. نورد. شکن چین. غرّ. لف. مطوی.
- در طی ِ؛ در لای ِ. در نوردِ. در شکن ِ. در چین ِ. در لف ِ. کلمه «در طی ِ» با تمام کلمات مذکوره مترادف و مستعمل است و گاه معنی در ضمن و در اثناء از آن منظورباشد که این دو لفظ نیز با الفاظ مسطوره متقارب المعنی میباشند، چنانچه در طی صحبت، معنی در ضمن صحبت دهد، و در طی راه، معنی در اثناء راه از آن مفهوم است: در طی ِ آن مرثیه نامه تقریر جمله خصال آن زبده رجال مندرج و مندمج است. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 442 ).
|| ( مص ) روی گردانیدن و مفارقت گزیدن از کسی. یقال: طوی کشحه عنی. ( منتهی الارب ). اعراض کردن.
- طی کشح؛ کنایه است از اعراض.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (ادبی ) در عروض، اسقاط حرف چهارم ساکن از مستفعلن که مستعلن باقی بماند و نقل به مفتعلن شود، و از مفعولات معولات نقل به فاعلات شود.
۳. [مقابلِ نشر] [قدیمی] پیچیدن.
۴. (اسم ) [قدیمی] لا، نورد، شکن.
* طی کردن: (مصدر متعدی )
۱. پیمودن، درنوردیدن.
۲. توافق کردن در قیمت چیزی.
* طی طریق کردن: (مصدر لازم )
۱. درنوردیدن راه، گذشتن از راهی.
۲. (تصوف ) پیمودن مراحل سلوک.
فرهنگ فارسی
درنوشتن، درنوردیدن، پیمودن، پیچیدن چیزی، به معنی ضمن ولاونوردوشکن وچیزی که لای چیزی باشد
۱ - در نوردیدن در نوشتن نامه را پیچیدن. ۲ - پنهان کردن کار را. ۳ - راه پیمودن سپردن. ۴ - لانورد شکن چین ۵ - ( مصدر ) اسقاط حرف چهارم جزئ است چون ساکن باشد و چون از مستفعلن فا بیندازی مستعلن خیزد آن را مطوی خوانند یعنی درنوردیده برای آن که کم کرده اند چنان که از میان جامه ماره درنوردند. یا طومار حدیث. پوشانیدن خبر و کلام را. یا طومار کشح. اعراض کردن. یا طومار مسافت. قطع مسافت بریدن مسافت. ۶ - روزه ایست بدین نحو که پس از سه روز طعام خورند اگر چه بوقت شام به سه چهار قطره آب افطار کنند.
ابن حسن بن اتش صنعانی انباری محدثی است
دانشنامه آزاد فارسی
(یا: طیئ؛ منسوب به آل طایی) قبیلۀ بزرگ عرب قحطانی. از قبایل یمنی الاصل که پس از یورش های قبیلۀ ازد ناگزیر از یمن به حدود مدینه مهاجرت کردند. این قبیله مشتمل بر صدها تیره و طایفۀ کوچک و بزرگ است که مشهورترین آن ها عبارت اند از بنوحارث، بنولام، بنوغوث، بنوثعل، بنوبولان، بنوهنی، بنوجرول (بزرگ ترین گروه طاییان) و دیگر قبایل. اینان در آغاز در کوه های معروف اجأ و سلمی در حوالی مدینه سکونت کردند و پس از مدتی به تدریج در نواحی کوهستانی و دشتی نجد در عربستان، عراق و شام پراکنده شدند. طاییان با پادشاهان ایران روابط خوبی داشتند، چنان که خسرو پرویز پس از کشته شدن نعمان (پادشاه حیره که داماد این قبیله بود و در جنگ با خسرو پرویز شکست خورد و به طاییان پناهنده شد اما طاییان به حمایت از خسرو پرویز او را نپذیرفتند)، ایاس بن قبیصه، از مردم این قبیله را پادشاه حیره کرد (۶۰۲ـ۶۱۱م). او در نبرد ذوقار فرماندۀ سپاهیان ایران و عرب شد. فلس نام بت این قبیله بود که به فرمان پیامبر (ص) و به دست امام علی (ع) ازبین رفت. طاییان در ۹ق اسلام آوردند و در جنگ نهاوند شرکت کردند. عروة بن زیدالخیل طایی پس از غلبه بر دیلمیان و رازیان دستبی، بلوکی مشترک بین ری و همدان، را گشود. شهر نریروسوق جابروان از ساخته های طاییان آذربایجان است. جیب بن اوس مشهور به ابی تمام شاعر بزرگ عرب و حاتم طایی، سخاوت پیشۀ بزرگ و نامدار عرب از طاییان بودند. مردم قبیلۀ طی به لهجۀ ویژۀ خود تکلم می کردند.
ویکی واژه
پوشاندن، پنهان کردن.
ضمن، لا، چیزی که لای چیز دیگر بپیچند.
جمله سازی با طی
سما و ارض پر از وی ولی لطیف چنان که ره نبرده بدو خلق ارض و اهل سما
گرین است پیدا بیا گو ببین که نبود محیطی چنین یا بود