طرفة العین

دعای اللّهُمَّ لا تَكلنی إلی نَفسی طَرفَةَ العَینٍ أبَداً به معنای خداوندا، مرا به خودم حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن واگذار نکن است. این دعا نشان‌ دهنده‌ی تکیه و اعتماد کامل به خداوند است. درخواست می‌شود که خداوند فرد را به حال خود رها نکند و همواره در حمایت و هدایت او باشد. این دعا به یادآوری ضعف و ناتوانی انسان در برابر مشکلات زندگی اشاره دارد. انسان به تنهایی نمی‌تواند به درستی تصمیم بگیرد و نیازمند یاری الهی است. همچنین با این دعا، فرد از خداوند درخواست می‌کند که همواره او را در مسیر درست هدایت کند و از لغزش‌ها و اشتباهات محافظت نماید.

عبارت طرفة العین در این دعا به معنای لحظه‌ای کوتاه است و نشان می‌دهد که حتی در این لحظات کوتاه نیز انسان ممکن است دچار خطا و اشتباه شود. بنابراین، نیاز به حمایت الهی در هر لحظه احساس می‌شود.

لغت نامه دهخدا

( طرفةالعین ) طرفةالعین. [ طَ ف َ تُل ْ ع َ ] ( ع اِ مرکب ) یک باربر هم زدن پلک چشم ( و کسانی که بضم طاء خوانند محض غلط ). ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). چشم بهم زدن به یک دم. به یک چشم زدن. به یک چشم زد. || ( فرهنگستان ) چشم زخم. لحظه. چشم زد: و یک طرفةالعین هیچ طاعت از او فوت نشد. ( قصص الانبیاء ص 137 ). یک طرفةالعین تقدیم و تأخیر نیفتد. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ معین

( طرفة العین ) (طَ فَ ةُ یا ةَ عَ ) (مص م. ) یک چشم برهم زدن، یک آن.

فرهنگ عمید

( طرفةالعین ) یک چشم به هم زدن، یک آن، یک لحظه.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) یک بار بهم زدن پلک چشم چشم بهم زدن بیک چشم زدن بیک چشم زد یا یک طرفه العین. بیک چشم زد: یک طرفه العین تقدیم و تاخیر نیفتد. به یک طرفه العین. در مدتی معادل یک چشم زدن: جبرئیل دست من بگرفت و مرا بیک طرفه العین باسمان اول برد. یا دریک طرفه العین. به یک طرفه العین: زصحن خاک در یک طرفه العین بر آمد تا قضای قاب قوسین. ( اسرارنامه عطار ) توضیح این کلمه را در تداول بضم طائ تلفظ کنند و خطاست.
یکبار بر هم زدن پلک چشم و کسانی که بضم طائ خوانند محض غلط.

ویکی واژه

یک چشم برهم زدن، یک آن.

جملاتی از کلمه طرفة العین

چشم شوخت کی نظر بر حال زارم افکند طرفة العینی ز خواب ناز چون بیدار نیست
چارتن در چار موقع بی محابا بیدرنگ طرفة العینی زند یک کاروان را یک تنه
شیخ گفت بمرو بودیم، پیرزنی بود آنجا او را سیاری گفتندی، به نزدیک ما آمد و گفت یا باسعید به تظلم آمده‌ام. شیخ گفت بازگوی گفت مردمان دعا می‌کنند کی ما را یک طرفة العین بخود بازمگذار. سی سالست تا می‌گویم کی ما را یک طرفة العین بمن بازگذار تا ببینم که من کیم یا خود کیستم. هنوز اتفاق نیفتاده است.
هرکه بصر بصیرت به یک طرفة العین از حق فرا کند هرگز راه نیابد؛ از آن که التفات به غیر را ثمره بازگذاشتن به غیر بود و هر که را به غیر بازگذاشتند هلاک شد. پس اهل مشاهدت را عمر آن بود که اندر مشاهدت بود، و آن‌چه اندر مغایبه بود آن را عمر نشمرند؛ که آن مر ایشان را مرگ بر حقیقت بود.
رسید عمر بپایان و طرفة العینی نه بخت شد بیدار و نه چشم فتنه غنود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم