صدفه

لغت نامه دهخدا

( صدفة ) صدفة. [ ص َ دَ ف َ ] ( ع اِ ) فرورفتگی است در وسط لاله گوش و این فرورفتگی بمجرای گوش منتهی می گردد. ( کالبدشناسی هنری تألیف نعمت اﷲ کیهانی ص 142 ). اندرون گوش. ( مهذب الاسماء ). مَحارَة.
صدفة. [ ص َ دَ ف َ ] ( ع اِ ) واحد صدف است. ( منتهی الارب ). || وزنی است از اوزان و بر دو نوع است، صدفة الکبیرة و هی اربعة عشر شامونات ( ظاهراً سامونات ) و صدفة الصغیرة و هی ست شامونات و قیل سبع شامونات. ( بحر الجواهر ).
( صدفةً ) صدفةً.[ ص ُ ف َ تَن ْ ] ( ع ق ) اتفاقاً. تصادفاً. ناگهانی.

فرهنگ فارسی

اتفاقا

دانشنامه آزاد فارسی

صُدفه
رجوع شود به:اتفاق (فلسفه)

جمله سازی با صدفه

💡 چون ز مدح خادمان درگهت آبستن است این صدفهای معانی در ته دریای من

💡 شجرها نگر چون شررهای سوزان شمرها نگر چون صدفهای گوهر

💡 اختیار و جبر ایشان دیگرست قطره‌ها اندر صدفها گوهرست

💡 زین صدفهای تیره دست بدار دُرِّ صافی ز قعر بحر در آر

💡 اگر چه بحر به نعمت ز ابر هست فزون کمینه چیز صدفها پر درر دارد

💡 آفرین برطبع خوبت کز صدفهای خرد همچو بحر علم فخرالدین گهر آسان دهد

روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
روز جاری یعنی چه؟
روز جاری یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز