لغت نامه دهخدا
شیر شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام، جسور شدن. جرأت یافتن. ( فرهنگ فارسی معین ).
شیر شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام، جسور شدن. جرأت یافتن. ( فرهنگ فارسی معین ).
(شُ دَ ) (مص ل. ) (عا. ) دلیر شدن.
( مصدر ) جسور شدن جرات یافتن.
(عا.)
دلیر شدن.
💡 شیر دیدن کجا و شیر شدن دام و دد خوردن و دلیر شدن
💡 گذشت گربگی و روزگار شیری شد ولیک شیر شدن، گربه را نبود آسان