شکننده

شکننده

کلمه شکننده به معنای چیزی است که به راحتی می‌تواند شکسته شود یا آسیب ببیند. این واژه به اشیاء، مواد یا حتی شرایطی اشاره دارد که دارای ضعف یا آسیب‌پذیری هستند.

معانی و مفاهیم:

فیزیکی: در معنای فیزیکی، شکننده به اشیاء یا مواد اشاره دارد که به راحتی می‌توانند تحت فشار یا ضربه شکسته شوند. به عنوان مثال، شیشه، سفال و برخی پلاستیک‌ها می‌توانند شکننده باشند.

مجازاً: در معنای مجازی، این واژه می‌تواند به شرایط یا احساسات اشاره داشته باشد که به راحتی تحت تأثیر قرار می‌گیرند یا آسیب می‌بینند. به عنوان مثال، یک فرد با روحیه شکننده ممکن است به سادگی تحت فشارهای عاطفی آسیب ببیند.

معادلات و مترادف‌ها:

مترادف‌ها: آسیب‌پذیر، ضعیف، نازک.

معادل‌ها در زبان‌های دیگر: در انگلیسی: fragile یا breakable.

لغت نامه دهخدا

شکننده. [ ش ِ ک َ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف ) کاسر. ناقض.مفتت. که چیزی دیگر را شکند. ( یادداشت مؤلف ). || ترد. که بشکند. که شکسته شود. که خود قابل شکستن باشد. زودشکن. ( یادداشت مؤلف ). || پایین آورنده قیمت. که بها و ارج چیزی را کم کند. قیمت شکن: از بزرگان بصره یکی درآمد و بر بالین او نشست و دنیا را می نکوهید. رابعه گفت: تو سخت دنیا را دوست می داری، اگر دوست نمیداری چندینش یاد نکردیی که شکننده کالا خریدار بود. ( تذکرة الاولیاء عطار ). || شکست دهنده. قاهر. غالب. ( یادداشت مؤلف ). آزارنده. رنجاننده: مذلت مجاعت که قاصم ظهور شیران و شکننده دل دلیران است او را زبون و مغبون نگرداند. ( سندبادنامه ص 164 ). || باطل کننده: مفطر؛ شکننده روزه. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. ویژگی آنچه احتمال شکسته شدن دارد.
۲. [مجاز] ظریف، آسیب پذیر.

فرهنگ فارسی

کاسر ناقص که چیزی دیگر را شکند یا پایین آورنده قیمت.

فرهنگستان زبان و ادب

{brittle} [ژئوفیزیک، علوم و فنّاوری غذا] [ژئوفیزیک] ویژگی ماده ای که بدون تغییر شکلِ موم سان بشکند [علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذایی ای که براثر فشار به آسانی می شکند

جملاتی از کلمه شکننده

عمر اریتروسیت‌ها در حدود ۱۲۰ روز است و بعد از آن غشای آن‌ها سخت و شکننده می‌شود و وقتی پیر می‌شوند، در هنگام عبور از مویرگ‌های کبد و طحال آسیب می‌بینند و از بین می‌روند و هموگلوبین ان توسط ماکروفاژ تبدیل به امینو اسید می‌شود و توسط جریان خون به مغز استخوان می‌رود تا دوباره این فرایند از سر گرفته شود.
گیلگمش که در جستجوی نیرویی در مقابل زندگی شکنندهٔ بشری به نزد اوتنپیشتی آمده است، درسی درباره شکنندگی فرهنگ بشری در کل فرا می‌گیرد. این بخش از حماسه افزودهٔ غیرارگانیکی نیست بلکه تصویرسازی درباره طوفان در آثار مکتوب بین‌النهرین بسیار دیده می‌شود و استعاره‌ای فراگیر از فروپاشی سیاسی و اجتماعی است.
نقل است که از بزرگان بصره یکی در آمد و بر بالین او نشست و دنیا را می‌نکوهید سخت. رابعه گفت: تو سخت دنیا دوست می‌داری. اگر دوستش نمی‌داری چندینش یاد نکردیی که شکننده کالا خریدار بود. اگر از دنیا فارغ بودی به نیک و بد او نکردتی، اما از آن یاد می‌کنی که من احب شیا اکثر ذکره، هر که چیزی دوست دارد ذکر آن بسی کند.
آکومال محل معروفی برای غواصی است. بازدید کنندگان می‌توانند با لاک‌پشت‌های سبز دریایی در معرض خطر شنا کنند که برای تغذیه از چمن قسمت کم عمق دریا به این منطقه می‌آیند. محبوبیت غواصی در آکومال باعث فشار بر محیط زیست شکننده آن شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم