سرکردگی

سرکردگی

سرکردگی به معنای پیشوایی، رهبری و در دست داشتن اختیار و نفوذ بر گروهی از افراد است. این واژه بیشتر زمانی به کار می‌رود که شخصی در رأس جمع یا گروهی قرار گرفته و نقش هدایت، فرماندهی یا مدیریت را ایفا می‌کند. در اصل، سرکردگی جایگاهی است که در آن فرد به‌عنوان مرجع تصمیم‌گیری و تعیین‌کننده مسیر عمل شناخته می‌شود.

این واژه اغلب در زمینه‌های نظامی، اجتماعی یا سیاسی کاربرد دارد؛ جایی که شخصی «سرکرده» نامیده می‌شود و سرکردگی او بیانگر موقعیت قدرت و نفوذش است. بسته به بافت متن، این مفهوم می‌تواند بار مثبت داشته باشد، مانند هدایت درست و خردمندانه، یا بار منفی، مانند رهبری گروه‌های شورشی یا باندها. به همین دلیل، این واژه بیشتر حالت خنثی دارد و ارزش‌گذاری آن به نوع استفاده بستگی دارد.

سرکردگی علاوه بر معنای ظاهری، مفهومی فرهنگی نیز دارد که به نقش «رأس هرم» در ساختارهای انسانی اشاره می‌کند. در ادبیات فارسی، این واژه نمادی از اقتدار و سلطه به شمار می‌آید و اغلب برای تأکید بر مسئولیت و تأثیرگذاری فرد بر سرنوشت گروه استفاده می‌شود. به بیان دیگر، این مفهوم نشان‌دهنده جایگاهی است که فرد را در مرکز توجه و تصمیم‌گیری قرار می‌دهد.

لغت نامه دهخدا

سرکردگی. [ س َ ک َدَ / دِ ] ( حامص مرکب ) سرداری. ( غیاث ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

سردستگی، سرداری.

فرهنگ فارسی

سرداری.

جمله سازی با سرکردگی

در سال ۲۰۰۷، از تاکاهیرو درخواست شد که یک اثر مانگا برای مجله اسکوئر انیکس خلق کند. ایده اصلی آن «یک گروه متشکل از زنان آدم‌کش، به سرکردگی پسری بود که به وسیله آن‌ها اسیر شده و مجبور بود برای آن‌ها کار کند». پس از آن که ویراستار ایده او را تأیید کرد، او به ترتیب بندی آن اقدام نمود تا زمانی که شرکتش تثبیت شد و دو عنوان دیگر را منتشر کرد، که در طی آن وی شخصیت‌ها، داستان و جهان آن را توسعه داده بود. 

با اعلام شش اصل نخست انقلاب شاه و مردم و اعلام دو اصل اصلاحات ارضی و اصل پنجم آن یا اصلاح قانون انتخابات کشور برای دادن حق رای به همه ایرانیان در شرایط حقوقی و اجتماعی و سیاسی برابر، اسلامگرایان که آزادی زنان ایران و اصلاحات ارضی اصول را خلاف اسلام می‌دانستند. خمینی این رفراندوم را عملی علیه الله و کاری اشتباه و جرم اعلام کرد. از مهرماه ۱۳۴۱ تنش ایران را به سرکردگی خمینی فرا گرفت تا اینکه در ۱۴ خرداد ۱۳۴۲ خمینی در یک سخنرانی، مردم را به شورش خواند. 

در سال ۷۷۳ میلادی یا ۱۵۶ هجری قمری، مردی (بنام کنکاه) از هندوستان به دربار خلیفه منصور آمد که به محاسبات کتاب سند هند (سدهانت) وارد بود. خلیفه به گروهی به سرکردگی ابراهیم فزاری دستور داد، کتاب را به عربی برگردانند. بعدها خوارزمی دوباره این اثر را تصحیح کرد. و کتاب حساب الهند را در ۸۲۵ میلادی نوشت و الکندی مستقلاً کتاب فی استعمال اعداد الهندی را در ۸۳۰ میلادی نوشت. دو قرن بعد کوشیار گیلانی، کتاب فی اصول حساب الهند را نوشت.
در سال ۷۷۳ م یا ۱۵۶ هجری مردی از هندوستان (بنام کنکاه) از هندوستان به دربار خلیفه منصور آمد که به محاسبات کتاب سند هند وارد بود. خلیفه به گروهی به سرکردگی ابراهیم فزاری دستور داد کتاب را به عربی برگردانند. بعدها خوارزمی دوباره این اثر را تصحیح کرد.
هنگامی که از سوی محمدعلی‌شاه فرمانروای گیلان بود مجاهدین به سرکردگی «معزالسلطان سردار محیی» آقابالاخان را که در باغ مدیریه رشت میهمان بود با چند گلوله از پای درآوردند و آشکار نشد که جسد او را در کجا دفن نمودند. این رویداد در روز اول انقلاب گیلان در محرم ۱۳۲۷ ه‍.ق رخ داده‌است.
آقامحمد خان قاجار، تعدادی از مردم آن را کور کرد. وی یک هزار تن از جوانان تنومند این استان را به سرکردگی مرتضی‌قلی‌خان کرمانی به تهران فرستاد و پس از آن به میاندوآب و سراب و برخی نقاط دیگر آذربایجان تبعید کرد. این کرمانیان پس از چند نسل در جمعیت این شهرها حل شدند ولی در میاندوآب تا مدتی پیش محله‌هایی به نام محله کرمانی‌ها، سیرجانی‌ها، زرند، راه‌بُر و لک‌ها وجود داشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت فال درخت فال درخت