ریحان یک گیاه معطر و خوراکی است که در بسیاری از فرهنگها به عنوان ادویه و دارو استفاده میشود. این گیاه دارای خواص ضدالتهابی، آنتیاکسیدانی و ضدباکتریایی است. همچنین، این گیاه میتواند به بهبود هضم کمک کرده و سیستم ایمنی بدن را تقویت کند. از برگهای تازه آن در غذاها استفاده میشود و در طب سنتی نیز برای درمان برخی بیماریها توصیه میشود. برای کشت این گیاه در خانه، ابتدا بذرهای آن را در گلدانی با خاک خوب و حاصلخیز بکارید. این گیاه به نور مستقیم خورشید نیاز دارد، بنابراین بهتر است گلدان را در محلی روشن قرار دهید. آبیاری منظم و حفظ رطوبت خاک ضروری است. پس از چند هفته، زمانی که گیاه به اندازه کافی بزرگ شد، میتوانید برگهای آن را برداشت کنید و از طعم خوشایند آن بهرهمند شوید.

ریحان
لغت نامه دهخدا
ریحان. [ رَ ] ( ع اِ ) شاهسپرم که سپرغم نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). ریحان الملک هم گویند و در فارسی شاه سفرغم خوانند. ( از اختیارات بدیعی ). سپرغم. ( شرفنامه منیری ) ( دهار ) ( از مجمل اللغة ) ( مهذب الاسماء ) ( ترجمان القرآن جرجانی ). شاه سپرغم که آن را به هندی نازبو گویند و بوی آن دافع وبا و مانع دردسر محرورین است. ( آنندراج ) ( از غیاث اللغات ) ( از منتهی الارب ). ریحان نعنع. حماحم. حبق نبطی اسفرم. شاه اسفرغم. اسپرم. سپرغم. اسپرغم. سپرم. حبق صعتری. حبق ریحانی. ( یادداشت مؤلف ). گیاهی است علفی از تیره نعناعیان که یکساله و معطر است و دارای ساقه منشعب از قاعده می باشد.ارتفاعش 25 تا 30 سانتی متر است. برگهایش متقابل، سبز شفاف بیضوی و کمی دندانه دار و گلهایش معطر و به رنگهای سفید و گلی و گاهی بنفش و مجتمع بطور فراهم در کنار برگهای انتهایی ساقه قرار دارند. صعتر هندی. حبق ریحانی. نازبویه. ( فرهنگ فارسی معین )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] هر گیاه سبز و خوشبو.
فرهنگ فارسی
هرگیاه سبزوخوشبو، اسپرغم، ازسبزی های خوردنی
( اسم ) ۱ - هر گیاه خوشبو اسپرغم اسپرم. ۲ - گیاهی است علفی است از تیره نعنایان که یکساله و معطر است و دارای ساقهای منشعب از قاعده میباشد. ارتفاعش ۲۵ تا ۳٠ سانتیمتر است برگهایش متقابل سبز شفاف و بیضوی و کمی دندانه دار و گلهایش معطر و به رنگهای سفید و گلی و گاهی بنفش و مجتمع بطور فراهم در کنار برگهای انتهایی ساقه قرار دارند صعتر هندی حبق ریحانی نازبویه. ۳ - رزق روزی. ۴ - رحمت. ۵ - یکی از خطوط اسلامی. ۶ - ( تصوف ) اثر ریاضت که در سالک پیدا شود نوری که به سبب تصفیه و ریاضت حاصل شده باشد.
ده از بخش مرکزی شهرستان زنجان
فرهنگ اسم ها
معنی: گیاهی علفی، کاشتنی، و معطر از خانواده نعناع، هر گیاه خوشبو، گیاهی خوشبو از خانواده ی نعناع که مصرف خوراکی و دارویی دارد




