آرسام

ریشه و معنی:

آرسام یک نام پسرانه فارسی تاریخی و کهن است که به معنای نیرومند، قوی هیکل، زورمند و دارای زور خرس می‌باشد. این نام به ویژگی‌های قدرت و استقامت اشاره دارد و نماد شخصیت‌های قوی و تأثیرگذار در تاریخ است.

تاریخچه و شخصیت تاریخی:

آرسام (یا آرشام) یکی از شخصیت‌های تاریخی مهم در دوران هخامنشیان بود که در جنگ ترموپیل به عنوان یکی از فرماندهان سپاه ایران شناخته می‌شود. او برادر کوچک خشایارشاه و پسر داریوش شاه بود. 
این نام در زبان‌های مختلف به معانی مختلفی تعبیر شده است. در زبان اوستایی و تالشی، آرش به معنای خرس و آرشام به معنای مردی که قدرت او همانند خرس است تعبیر شده است. این معنا به خوبی نشان‌دهنده قدرت و دلیری آرسام در میدان جنگ است.

ذکر در خط میخی هخامنشی:

نام آرسام در الواح خط میخی هخامنشی نیز ذکر شده است. محققان نشان داده‌اند که در این الواح خطاهای دستوری وجود دارد و زبان به‌کاررفته در آنها مشابه کتیبه‌های متأخر هخامنشی است، که نشان‌دهنده‌ی تغییرات در شیوه نگارش و استفاده از خط میخی باستانی فارسی است.

لغت نامه دهخدا

ارسام. [ اِ ] ( ع مص ) ارسام ناقه؛ راندن او را تا نشان پای بر زمین گذارد. ( منتهی الأرب ). راندن ناقه را تا نشان سپل او بر زمین ماند. مؤلف تاج العروس آرد: و ارسمتها انا. قال حمیدبن ثور:
أجدّت برجلیها النجاء و کلفت
بعیری غلامی الرسیم فأرسما.
قال ابوحاتم اراد أرسم َ الغلامان بعیریهما و لم یرد ارسم البعیر.
ارسام. [ اَ ] ( اِخ ) ارساماسس. ارسامس. ارسامن. مبدّل ارشام. نام گروهی از بزرگان عهد هخامنشی از جمله نام پدر هیستاسپ ( ویشتاسپ، گشتاسب ) و جدّ داریوش. ( ایران باستان ص 2450 ). || پسر داریوش ( بزرگ ) از آرتیس تُن دختر کوروش. وی در عصر خشایارشا زمانی رئیس میکیان بود. ( ایران باستان ص 733 ). در زمان دیگر فرمانده اعراب و حبشیانی که بالای مصر سکنی داشتند. ( ایران باستان ص 734 ). || پسر ارته باذ که با پدر و دو برادر خود آنگاه که اسکندربگرگان شد، نزد او رفتند. ( ایران باستان ص 1641 ).

فرهنگ فارسی

ارسام ناقه راندن او را تا نشان پای بر زمین گذارد

فرهنگ اسم ها

اسم: آرسام (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: ārsām) (فارسی: آرسام) (انگلیسی: arsam)
معنی: آرشام، نیرومند، قوی هیکل، پسر آریامنه و پدر ویشتاسپ از خاندان هخامنشی، گونه ای دیگر از واژه ی آرشام، خرس، زورمند، دارای زور خرس پسر آریارمنه و پدر ویشتاسب از خاندان ‏هخامنشی

ویکی واژه

آرسام (جمع آرسام‌ها)
ارسام نيا داريوش بزرك و بسر عمو بدر كوروش بزرك يعني كمبوجيه بود معنا نام او يعني دست نيرومند با دارنده دست خرس است

جملاتی از کلمه آرسام

آرسام محمودی در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۱ با یورش مأموران امنیتی جمهوری اسلامی به خانه پدری‌اش در تهران بازداشت شد و به زندان اوین منتقل شد. او پس از یک ماه به زندان فشافویه تبعید شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ابجد فال ابجد فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان