آزمند

آزمند به معنای شخصی است که در پی کسب و به دست آوردن چیزهای بیشتر و بیشتر است. این واژه به نوعی نشان‌دهنده حریص بودن و ولع داشتن فرد برای به دست آوردن دارایی‌ها یا لذت‌هاست. افرادی که آزمند هستند، همیشه در جستجوی چیزهای جدید و بیشتر هستند و تمایل دارند از فرصت‌ها بهره‌برداری کنند. این افراد معمولاً با طمع و اشتیاق، به سمت خواسته‌های خود حرکت می‌کنند و هیچگاه از آنچه دارند راضی نیستند. به عبارت دیگر، آزمند بودن به معنای داشتن یک نوع تمایل و اشتیاق فراوان برای به دست آوردن است که می‌تواند در زمینه‌های مختلفی همچون ثروت، قدرت یا حتی دانش بروز کند. این ویژگی می‌تواند هم جنبه‌های مثبت و هم منفی داشته باشد؛ از یک سو می‌تواند موجب تلاش و پیشرفت شود و از سوی دیگر ممکن است به زیان‌های اخلاقی و اجتماعی بینجامد.

لغت نامه دهخدا

( آزمند ) آزمند. [ م َ ] ( ص مرکب ) حریص. مولع. شَرِه ْ. طامع. آزور.صاحب آز. آزناک. طمعکار. پرخواه. ولوع:
حاسد و بدخواه او دائم به مرگ است آزمند
گر در این حسرت بمیرد باک نبود، گو بمیر.سوزنی.- امثال:
آزمند هماره نیازمند است.

فرهنگ معین

( آزمند ) (مَ ) (ص مر. ) حریص، طمع کار.

فرهنگ عمید

( آزمند ) صاحب آز، حریص، آزور، آزناک.

فرهنگ فارسی

( آزمند ) ( صفت ) حریص طمع کار آزور.
حریص طمعکار
صاحب آز، حریص، آزور، آزناک، آزمندی: حرص، ولع، بسیارخواهی

ویکی واژه

گرفتار آز، حریص، طمع‌کار. جمعی را از مردم... آزمند و حریص به دنبال خود می‌اندازند. «جمال‌زاده»

جمله سازی با آزمند

همیشه آزمند و آرزومند ز آز و آرزو بر تو بسی بند
آزمند سفیه و ابله خام یافت زین مایه ثروتی بدوام
روزی آن آزمند با خود گفت چند باشم بدین قناعت جفت