اسعار

اسعار جمع کلمه‌ی سِعر است و به معنای نرخ‌ها و قیمت‌ها به کار می‌رود. این واژه در زبان فارسی و عربی به طور گسترده‌ای در مباحث اقتصادی و تجاری استفاده می‌شود و به بهای کالاها و خدمات اشاره دارد. اسعار می‌تواند شامل قیمت‌های مختلفی باشد که برای کالاها، خدمات و حتی ارزها تعیین می‌شود. در واقع، همه کالاهایی که در بازار عرضه می‌شوند، دارای نرخ‌های مشخص هستند که به آن اسعار گفته می‌شود. در دنیای امروز، درک و تحلیل این مفهوم برای افراد و کسب‌وکارها بسیار مهم است، زیرا تغییرات در قیمت‌ها می‌تواند تأثیرات زیادی بر تصمیم‌گیری‌های اقتصادی داشته باشد. به عنوان مثال، افزایش یا کاهش اسعار می‌تواند بر قدرت خرید مردم، هزینه‌های تولید و حتی سیاست‌های اقتصادی کشورها تأثیر بگذارد.

لغت نامه دهخدا

اسعار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ سِعْر. قیمت ها. نرخها: اسعار اشعار در بازار مروت ایشان [ آل فریغون ] رواج یافته. ( ترجمه تاریخ یمینی نسخه خطی کتابخانه مؤلف ص 286 ). || ارزها ( اصطلاح بانکی ): اسعار خارجی.
اسعار. [ اِ ] ( ع مص ) نرخ نهادن. || برافروختن آتش. || برانگیختن جنگ. || بدی رسانیدن کسی را. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع. ] جِ سِعر. ۱ - نرخ ها، قیمت ها. ۲ - ارزها (پول بیگانه ).

فرهنگ عمید

= سِعر

فرهنگ فارسی

نرخها، ارزها، جمع سعر
جمع سعر. ۱ - نرخها قیمتها. ۲ - ارزها.
نرخ نهادن

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اسعار جمع سعر به معنای نرخ کالا و بهای آن می باشد که بر پایه آن عوض جنس خریداری شده (ثمن) تعیین می شود.
اسعار جمع سعر به معنای نرخ کالا و بهای آن می باشد که بر پایه آن عوض جنس خریداری شده (ثمن) تعیین می شود. بنابراین سعر خود عوض نیست، بلکه مقدار آن است 
و عوضی که در مقابل جنس فروخته شده دریافت می گردد، «ثمن» نامیده می شود. 
معنای تسعیر
تسعیر به معنای قیمت گذاری و تعیین نرخ می باشد. 
اختلاف در نرخ گذاری خداوند و انسان
بر سر این موضوع که قیمت گذاری و تعیین نرخ، فعل خداوند است یا بندگان هم می توانند نرخ گذاری کنند، اختلاف است. 

ویکی واژه

نرخ‌ها، قیمت‌ها.
ارزها (پول بیگانه)

جمله سازی با اسعار

و چون امید از وطن و مسکن مألوف منقطع شد صلاح دین و دنیا دران دید که مسکن در دیاری سازد که درو اهل سنت و جماعت باشند و از آفت بدعت و هوا و تعصب پاک بود و به امن و عدل آراسته باشد و رخص اسعار و خصب معیشت بود و در آن دیار پادشاهی دیندار دین‌پرور عالم عادل منصف متمیز باشد که قدر اهل دین داند و حق اهل فضل شناسد.