آهستگی و وقار هر دو به رفتار و نحوهی انجام کارها اشاره دارند. این واژه به معنای انجام فعالیت ها با آرامش و بدون شتاب است که به دقت و توجه بیشتر کمک میکند. وقار نیز به معنای حفظ آرامش و متانت در رفتار و برخورد با دیگران است. این دو ویژگی معمولاً در کنار هم قرار میگیرند و نشان دهنده شخصیت های متفکر و باوقار هستند. افراد با آهستگی و وقار در موقعیت های اجتماعی و حرفهای تأثیر گذارتر و قابل احترامتر به نظر میرسند.
آهستگی
لغت نامه دهخدا
( آهستگی ) آهستگی. [ هَِ ت َ / ت ِ ] ( حامص ) بطوء. آهسته کاری. دیرجنبی. کیار. کندی. سستی. اِتّآد:
همی دیر شد سوده آن بستگی
سبک شد دل بسته زآهستگی.فردوسی.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. درنگ، طمٲنینه.
۳. وقار، متانت، سنگینی: ز بالا و دیدار و آهستگی / ز بایستگی، هم ز شایستگی (فردوسی: ۱/۱۸۵ ).
۴. آرامی، کُندی: یکی گفتش که بس آهسته کاری / بدین آهستگی بر خر چه داری؟ (عطار۱: ۱۹۱ ).
۵. [قدیمی] بردباری، صبر.
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
ویکی واژه
جملاتی از کلمه آهستگی
اسکاندیم فلزی نرم با ظاهری نقره ای است. هنگامی که توسط هوا اکسید میشود، گچی کمی مایل به زرد یا مایل به صورتی ایجاد میکند. این ماده در معرض هوا قرار دارد و به آهستگی در بیشتر اسیدهای رقیق حل میشود. این ماده با مخلوط ۱: ۱ اسید نیتریک (
خطیب اندر این لختی بیندیشید و گفت: این مبارک خواب است که دیدی که مرا بر عیب خود واقف گردانیدی. معلوم شد که آواز ناخوش دارم و خلق از بلند خواندن من در رنج. توبه کردم کز این پس خطبه نگویم مگر به آهستگی.
شواهد حاکی از آناند که از محبوبیت مانیگرایان پس از سده ده میلادی در آسیای مرکزی به آهستگی کاسته شد.
هر آن رایض که او توسن کند رام کند آهستگی با کُرّه خام
بعد از توقف درگیریهای میان گروه پ ک ک و دولت ترکیه، دولت ترکیه که از ابتدای جنگ داخلی و به مدت ۱۵ سال قانون وضعیت اضطراری اعلام کرده بود، از ۳۰ نوامبر سال ۲۰۰۲ به بعد محدودیتها، سختگیریهای امنیتی، سیاسی و قانونی خود در این منطقه را کاهش داد تا شرایط این نواحی تا حد زیادی به وضعیت عادی درآید. از این دوران به بعد اقتصاد محلی به آهستگی رشد و توسعه یافت و شهر دیار بکر به مکانی امن برای زندگی مردمان و بازدید گردشگران تبدیل شد.