آستانه

آستانه

آستانه به عنوان یک مفهوم کلیدی در عرصه‌های مختلف زندگی، به نقطه‌ای اشاره دارد که در آن تغییرات قابل توجهی آغاز می‌شود. این اصطلاح در زمینه‌های علمی، اجتماعی و حتی شخصی به کار می‌رود و به معنای مرز یا حدی است که عبور از آن می‌تواند منجر به تأثیرات عمیق و گاه غیرقابل بازگشت گردد. در حوزه علم، آستانه ممکن است به حدی از تحریک یا فشار اشاره داشته باشد که سیستم‌ها یا موجودات زنده قادر به پاسخگویی به آن هستند. به عنوان مثال، در علم روانشناسی، آستانه درد به نقطه‌ای گفته می‌شود که فرد احساس ناراحتی یا درد را تجربه می‌کند و این احساس می‌تواند به رفتارهای مختلف منجر شود. از منظر اجتماعی، آستانه می‌تواند به نقطه‌ای اشاره کند که افراد یا جوامع برای تغییر در وضعیت خود آماده می‌شوند. این تغییرات می‌توانند ناشی از نیاز به بهبود شرایط زندگی، فشارهای اقتصادی یا تغییرات فرهنگی باشند. به طور کلی، این مفهوم لحظاتی است که در آن‌ها تصمیمات مهم و سرنوشت‌سازی اتخاذ می‌شود و می‌تواند مسیر زندگی فرد یا جامعه را به‌طور قابل توجهی تغییر دهد.

لغت نامه دهخدا

( آستانه ) آستانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) آستان. حضرت. جناب. عتبه. ساحت. وصید. فناء. درگاه. کریاس. سدّه. گذرگاه. کفش کن. اَستانه

فرهنگ معین

( آستانه ) (نِ ) [ په. ] ( اِ. ) ۱ - آستان. ۲ - چوب زیرین چارچوب (در ). ۳ - مقدمه، وسیله. ۴ - بارگاه شاهان.
(اَ نِ ) (اِ. ) جای خواب و آرام، آرامگاه.

فرهنگ فارسی

( آستانه ) آستانه حضرت رضا آستان قدس رضوی مرقد شریف حضرت رضا در مشهد. ساختمان گنبد طلای مرقد را که فوق مقبره است بشاه طهماسب اول صفوی نسبت دهند ولی مسلم است که شاه عباس اول آنرا تعمیر کرده و نام او را بر کتیبه طلائی دور گنبد مذکور است. سر در اصلی مقبره بصحن کهنه باز می شود. گویند که ساختمان آن در عصر تیمور یان آغاز شده ولی بطور کلی بخش مهم آن که فعلا وجود دارد بوسیله شاه عباس اول ساخته شده. کاشی کاری آستانه متجاوز از ۴٠ سال طول کشید و عاقبت در زمان سلطنت شاه عباس دوم تمام شد. در کتیبه بزرگ و دور مدخل غربی اسم علیرضای خوشنویس برده شده است دو مناره طلا در اینجا وجود دارد که می گویند یکی را شاه سلیمان صفوی و دیگری را نادر شاه ساخته است. ایوان طلای عظیم صحن کهنه را گویند اول شاه طهماسب ساخت ولی بنام ایوان نادر شاه معروف است و احتمال می رود که بصورت فعلی نادر شاه آنرا ساخته باشد.
( اسم ) ۱ - آستان حضرت جناب عتبه. ۲ - چوب زیرین چارچوب ( در ) اسکفه ۳ ٠ - مقدمه وسیله۴ ٠ - بارگاه پادشاهان ۵ ٠- استانبول یا آستان. قدس آستان. اقدس ٠ مشهد حضرت رضا ( ع )
حضرت جناب
آستانه
ناحیه ای در خراسان

جملاتی از کلمه آستانه

دولت قرین حضرت صدر زمانه باد اقبال را مقام بر این آستانه باد
چو آستانۀ راه منست هستی من بچابکی گذر از آستانه می جویم
کدام سر که درین آستانه خاک نشد کدام دل که به تیغ غمت هلاک نشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم