اشتو

لغت نامه دهخدا

اشتو. [ اَ ] ( اِ ) انگِشت و زغال. ( برهان ):
اگر ز قلزم لطف تو قطره ای بچکد
درون کوره دوزخ لهب شود اشتو.منصور شیرازی ( از فرهنگ نظام ).|| جائی رانیز گویند که زغال در آن ریزند. ( برهان ). انگشتدان.( جهانگیری ). نسخه خطی انگشتانه. ( فرهنگ نظام ) ( بنقل از جهانگیری ). ظاهراً در این معنی با اشبو با بای ابجد تصحیف خوانی شده باشد، و اﷲ اعلم. ( برهان ).
اشتو. [ اُ ] ( اِ ) سبزه. || انگشت که عربان اصبع گویند. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

سبزه یا انگشت که عربان اصبع گویند.

جمله سازی با اشتو

از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه ورزشی اشتوریل پرایا، باشگاه ورزشی اولیاننسه، باشگاه فوتبال فیرنسی، و باشگاه ورزشی ماریتیمو اشاره کرد.
الکس یولیگ یا الکساندر یولیگ (زاده ۱۴ ژانویه ۱۹۶۳ در اشتوتگارت) بازیگر، خواننده و موتورسوار حرفه‌ای اهل آلمان است.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال بوآویشتا، باشگاه فوتبال بنفیکا بی، باشگاه ورزشی اشتوریل پرایا، باشگاه ورزشی بنفیکا، و باشگاه فوتبال بولیوار اشاره کرد.
این بگفت وز انجمن بیرون شتافت اشتوران بگرفت روبر کوه تافت
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال اشتوتگارت، باشگاه فوتبال کایزرسلاوترن، و باشگاه فوتبال آگسبورگ اشاره کرد.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به دینامو کی‌یف، آرسنال کی‌یف، اشتوتگارت، گرانادا، قیصریه‌اسپور و قونیه‌اسپور اشاره کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ترغیب یعنی چه؟
ترغیب یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز