این کلمه جمع دو واژه مِثل یا مَثَل است که هر کدام معنای خاص خود را دارند:
امثال (ج مِثل) به معنی مانندها یا شبیهها:
در این معنا، این کلمه به اشیاء، افراد یا مفاهیمی اشاره دارد که دارای ویژگیهای مشترک هستند. به عنوان مثال، وقتی میگوییم امثال فلانی، منظور ما افرادی است که ویژگیهای مشابهی با آن فرد دارند.
امثال (ج مَثَل) به معنی حکایات یا داستانها:
در اینجا به داستانها یا حکایاتی اشاره دارد که معمولاً حاوی درس یا عبرت هستند. این نوع داستانها بهویژه در ادبیات و فرهنگ عامه به کار میروند و به صورت ضربالمثلها یا حکایات اخلاقی بیان میشوند.
امثال به عنوان ابزارهای بلاغی در ادبیات و زبان فارسی استفاده میشوند که میتوانند به انتقال مفاهیم و ارزشهای فرهنگی کمک کنند. استفاده از داستانها و حکایات در گفتگوها میتواند به بیان بهتر ایدهها و نظرات کمک کند و همچنین باعث جذابتر شدن مکالمات شود.
در امثال عجم گویند خسرو هم نکو داند که روز اول و آخر نکو دارند مهمان را
سال ۱۹۹۰ و تحولاتی که به تجزیه اتحاد جماهیر شوروی انجامید، برای پروخورف که از سال ۱۹۵۰ عضو حزب کمونیست بود و بر امثال آندره ساخاروف خرده میگرفت که شرف و وجدان خود را زیر پا گذاشتهاند - آسان نبود.
نویسندهٔ رسالهٔ زبان آذری را از راه تاریخ و با استفاده از زبانهای ایرانی، امثال زبان پهلوی و زبان کهن مادها و هخامنشیان حتی با استفاده از زبانشناسی ارمنی که همسایهٔ زبانهای ایرانی در قفقاز بود پی گرفت و با استفاده از کتابهای تاریخی و جغرافینویسان پس از اسلام، زبان ایرانی آذربایجان را از گرد و غبار قرون بیرون کشید.
و بدانک بسیارست از مقدورات که امروز بقطع دانیم که آن نشاید که کرامات اولیا بود و آن بضرورت توان دانست یا مانند ضرورت یکی از آن آنکه مردی پدید آید که او را مادر و پدر نبود یا جمادی بهیمۀ گردد یا حیوانی و امثال این بسیار بود.
محمدرضا زائری از روحانیون و مبلغان نیز در مطلبی در اینستاگرام خود نوشت: «آقای بهرامپور کارشناس محبوب قرآنی سیماست ولی امثال حجتالاسلام نقویان و حجتالاسلام سیدحمید حسینی ممنوعالتصویرند! جالب نیست؟»