انتظار فرج به معنای چشمانتظاری و امیدواری برای پیروزی نهایی حق بر باطل است. این مفهوم شامل تلاش برای گسترش جهانی صلح، عدالت و ایمان اسلامی و همچنین استقرار دولت حق در سراسر جهان به دست مهدی موعود (عج) میباشد. در زبان، به معنای چشم به راه بودن و نگرانی است. از دیدگاه روانشناسی، این حالت به عنوان یک کیفیت روحی شناخته میشود که آمادگی برای آنچه در انتظار است را به وجود میآورد و در مقابل آن، یأس و ناامیدی قرار دارد. به طور کلی، انتظار به معنای اعتقاد به این است که سرنوشت تاریخ با عدالت و سعادت جهانی رقم خواهد خورد.
انتظار
لغت نامه دهخدا
انتظار. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) چشم داشتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( مصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). ترقب و توقع. ( از اقرب الموارد ). چیزی را چشم داشتن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ارتقاب. توقع. تربص. ترقب. ( از یادداشت مؤلف ). || درنگ کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مکث. لبث. ( از یادداشت مؤلف ). || ( اِمص ) نگرانی و چشم داشتگی و برمر و برمور و پرمر و پیوس و امیدواری. ( ناظم الاطباء ). چشم داشت. چشم داشتگی. نگرانی. ( از فرهنگ فارسی معین ). ترقب. ترصد. تربص. پرموز. پرموزه. پرمون. چشم براهی. چشم درراهی. الچخت. ( از یادداشت مؤلف )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. چشمداشت.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) چشم داشتن چشم براه بودن. ۲ - ( اسم ) چشم داشت چشم داشتگی. ۳ - نگرانی. جمع: انتظارات. (پس زمین را بوسه دادند و شدند انتظار وقت فرصت می بدند. ) (مثنوی ) یا انتظار خدمت. کارمند وزارتخانه یا اداره ای را بعللی موقتا از کار بر کنار کردن.
فرهنگ اسم ها
معنی: چشم به راه بودن، امید، نگرانی
جملاتی از کلمه انتظار
مرا رمزی ز پیری یادگارست که سوزی سخت سوز انتظارست
با محنت فراقت در انتظار وصلیم با دولت وصالت اندیشه جدائیست
هر زمان گویم که ای دل ترک عشق او بگو در وفای بی وفایی چند بتوان انتظار