الماس

الماس

الماس کوه نور یکی از معروف‌ترین و تاریخی‌ترین جواهرات جهان است. این الماس به وزن 186 قیراط و رنگ آبی-سفید است و در قرن 13 میلادی در هند کشف شد. کوه نور به عنوان یکی از بزرگ‌ترین الماس‌های جهان شناخته می‌شود و در تاریخ خود، مالکیت‌های متعددی داشته است.

این جواهر ارزشمند در ابتدا به عنوان جواهر سلطنتی در هند مورد استفاده قرار گرفت و سپس به امپراتوری بریتانیا منتقل شد. کوه نور به دلیل زیبایی و ارزش بالای خود، در تاج ملکه ویکتوریا و بعداً در تاج ملکه الیزابت دوم قرار گرفت.

داستان‌های زیادی درباره این الماس وجود دارد، از جمله افسانه‌هایی درباره نفرین آن. امروزه کوه نور در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود و همچنان یکی از جاذبه‌های گردشگری مهم است.

لغت نامه دهخدا

الماس. [ اَ ] ( معرب، اِ ) ( از یونانی آدامس ) گوهری است مشهور که جز به ارزیزنشکند و آنچه بسبب سختی سفته نشود از الماس سفته گردد. ( هفت قلزم ) ( از شرفنامه منیری ). طبع وی سرد و خشک بدرجه چهارم، و چون در دهانش گیرند دندان بشکند.( شرفنامه منیری ). گوهری است سخت و سپید و اغلب جواهر را میبرد. ( انجمن آرا ). گوهری است بغایت سخت و سفید و شفاف و گرانقیمت. ( از آنندراج ) ( از غیاث اللغات ). و با لفظ تراشیدن و افشاندن و چکیدن استعمال میشود. ( از آنندراج ). به هندی هیرا گویند. ( غیاث اللغات ). صاحب نشوء اللغة العربیة ( ص 93 ) گوید: الماس اعجمی است و عربی فراموش شده آن سامور است - انتهی. و در النقود العربیة ( ص 56 ) آمده: الف و لام در اول الماس جزء کلمه است و عربها آن را زاید دانسته حذف کردند همچون العازر و الکسندر ( الکساندر ) - انتهی. سنگی است گرانبها بشکند و پاره کند جمیع سنگها را، و آن را پاره نمیکند مگر ارزیز، و آتش و آلات آهنین در وی اثر نمیکند، و بزرگترین آن همچو چهارمغز باشد و آن انواع میباشد، بغیر شکل مثلث شکسته نشود، و اگر آن را در دهان دارند دندان بریزد و آن را بسایند، در سوراخها ریزند، و بدان مروارید و جز آن را سوراخ کنند، و آوردن تنوین در آخر لفظ الماس غلط است. شَمّور نیز گویند. ( از منتهی الارب ذیل موس ). 

فرهنگ معین

( اَ ) [ په. ] (اِ. ) گرفته شده از یونانی، از سنگ های گرانبها و کمیاب که دارای سختی و درخشندگی خاصی می باشد.

فرهنگ عمید

سنگی بی رنگ، گران بها، تشکیل شده از کربن خالص، با ضریب شکنندگی بالا و توان پراکندگی زیاد. سخت ترین جسم شناخته شده است.

فرهنگ فارسی

(اسم ) یکی ز سنگهای کانی قیمتی که بعلت سختی و درخشندگی و کمیابی مقدم بر دیگر سنگهای کانی است و آن کربن خالص است. وزن مخصوصش ۳/۵ تا ۳/۶ و درجه. سختیاش ۱٠ میباشد. الماس را باواحد وزن قیراط وزن کنند.
نام رودی است

فرهنگ اسم ها

اسم: الماس (دختر، پسر) (فارسی، یونانی) (طبیعت) (تلفظ: almās) (فارسی: الماس) (انگلیسی: almas)
معنی: سخت ترین ماده ی طبیعی است و کاربردهای تزیینی و صنعتی دارد، ( مجاز ) شمشیر، ( از یونانی )، ( در مواد ) کربن خالصی که در دما و فشار زیاد متبلور شده باشد، ( از یونانی ) ( در مواد ) کربن خالصی که در دما و فشار زیاد متبلور شده باشد سخت ترین ماده ی طبیعی است و کاربردهای تزیینی و صنعتی دارد، نام سنگی قیمتی

دانشنامه آزاد فارسی

اَلْماس (diamond)
کانی شفاف، معمولاً بی رنگ، و از دگرشکلیهای کربن. الماس از گوهرسنگ های قیمتی و سخت ترین مادّۀ شناخته شده است. سختی آن ۱۰ در مقیاس موس است. الماس های صنعتی، که ممکن است طبیعی یا مصنوعی باشند، برای برش کاری، سنگ زنی، و صیقل کاری به کار می روند. الماس در سیستم مکعبی به صورت بلورهای اُکتاهدرال متبلور می شود که بعضی از سطوح آن خمیده و مخطط اند. ضریب بالای شکست نور (۲.۴۲) و توانایی پراکنش نور سبب می شود الماسِ صیقل خورده نمایش طیفی نور را ارائه دهد.تاریخچه. الماس از ۳۰۰۰پ م شناخته شده بود و تا زمان کشف الماس در برزیل (۱۷۲۵)، هند مهم ترین تأمین کنندۀ الماس جهان بود. در عصر حاضر، استرالیا، جمهوری دموکراتیک کنگو، بوتسوانا، یاکوتِ روسیه، افریقای جنوبی، نامیبیا، و آنگولا تأمین کنندگان الماس اند. دو کشور نخست الماس های صنعتی را در مقیاس انبوه تولید می کنند. امروزه حدود ۸۰ درصد از کل گوهرسنگ الماس نتراشیدۀ جهان از طریق سازمان مرکزی فروش دو بیرز در لندن به فروش می رسد.
منابع. الماس به صورت الماس آبرُفتی، روی سطح زمین یا در نزدیکی آن، در بستر رودخانه ها یا آبراه های خشکیده یافت می شود. این نوع الماس در کف دریا، در نزدیکی سواحل افریقای جنوبی، یا چنان که بیشتر رایج است، از تنوره های آتشفشانی حاوی الماس، متشکل از کیمبرلیت یا لامپروئت، به دست می آید. در این کانسارها، زمینۀ اصلی از اعماق زیاد به پوستۀ زمین نفوذ کرده است. با استفاده از پرتو ایکس و سایر روش های بازیابی، این گونه الماس را از بقایای خاک و سنگ شکسته جدا می کنند.
انواع. الماس ها به چهار دستۀ اصلی تقسیم می شوند: سنگ شفافی با تبلور کامل، که بی رنگ است یا ته رنگ جزئی دارد و مانند گوهرسنگ ها قیمتی محسوب می شود؛ بورت، که به خوبی متبلور نشده و نوعی الماس نامرغوب است؛ بالاس، که نوع صنعتی الماس و بسیار سخت و چقرمه است؛ و کربنادو یا الماس صنعتی، که الماس سیاه یا کربن نیز نامیده می شود. این نوع الماس کدر به رنگ های سیاه یا خاکستری و بسیار چقرمه است. الماس های صنعتی را به شیوۀ مصنوعی و با استفاده از گرافیت نیز تولید می کنند. رسانایی گرمایی بعضی از الماس های مصنوعی حدوداً ۵۰ درصد از نوع طبیعی شان بیشتر است و پنج برابر الماس های طبیعی مقاوم اند. این امتیاز بزرگ منجربه استفاده از الماس های صنعتی برای پخش گرما در دستگاه های الکترونیکی، مخابراتی، و ساخت ادوات لیزر شده است.

ویکی واژه

واژه الماس از بنیاد پارسی و آریایی است چرا که واژه الماس در زبان یونانی به شکل دیاموندیا که شکل قدیمی تر واژه دیاموند است پس الماس کلمه‌ای آریایی و پارسی هست نه یونانی. هوا را تو گفتی همی برفروخت/ چو الماس روی زمین را بسوخت «فردوسی»
الماس در زبان معیار باستان به دو بخش اَل - ماس قابل تجزیه است که ممکن است تحریف شده اَلباس باشد.
الماس
الماس
الماس

جملاتی از کلمه الماس

حریف تست اکنون کوه کیلاس که گشت از سخت رویی کان الماس
هوا چو بیشۀ الماس گردد از شمشیر زمین چو پیکر مفلوج گردد از زلزال
گر از آب فرات آن خشک لب، لب تر نکرد اما زآب خنجر الماس گون، لعل لبش تر شد
در سال ۱۹۴۴، او حلقهٔ الماس وارگاس را به مبلغ ۴۲۰۰۰۰ دلار از هری وینستون خرید. این حلقهٔ تراش زمرد و ۴۸ قیراطی به‌حدی سنگین بود که وقتی آن را در انگشتش می‌کرد، نمی‌توانست دستش را بلند کند. در سال ۱۹۵۸، وینستون دوباره این حلقه را خرید.
ملهب‌، چون ز سیماب گدازیده یکی دوزخ مشعشع چون ز الماس تراشیده یکی معدن
در پی جنگ دوم انگلیس و سیک‌ها، دولیپ سینگ، مجبور به قبول «سندِ پنج ماده‌ای ۱۸۴۹ لاهور» شد که بر اساس بند سوم، الماس کوه نور را به کمپانی هند شرقی بریتانیا «تسلیم» کند. هنگامی که ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۷۷ امپراتوریس هند شد، کمپانی هند شرقی آن را به ملکه هدیه کرد هنگامی که کوه نور به بریتانیا برده شد، وزن آن ۱۹۰/۳ قیراط بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم