بشمار

معنای واژه بشمار از ریشه شمردن گرفته شده و در زبان فارسی، صورت فعلی امر آن است. این کلمه به معنای حساب کردن یا برشمردن به کار می‌رود. اما نکته جالب توجه، کاربرد خاص و اصطلاحی این واژه در پاسخ به نفرین‌ها و اظهارات گروهی است که در ادامه به آن می‌پردازیم.

در فرهنگ عامه و متون قدیمی، واژه بشمار به صورت اصطلاحی و خاص، در پاسخ به نفرین‌ها یا اظهارات کوبنده‌ای به کار می‌رود که به صورت جمعی و با صدایی بلند بیان می‌شوند. به عنوان مثال، هنگامی که فردی با فریاد می‌گوید: بر بنی‌امیه لعنت!، شنوندگان در پاسخ به نشانه همراهی و تایید، فریاد می‌زنند: بشمار! این واکنش نشان‌دهنده هم‌صدایی و اعلام آمادگی برای ثبت و شمارش نفرین‌ها و گویی به این معناست که تعداد این نفرین‌ها آنقدر زیاد است که باید شمرد!

این کاربرد اصطلاحی، نه تنها عمق معنایی واژه را گسترش می‌دهد، بلکه به نوعی همبستگی اجتماعی و فرهنگی را نیز بازتاب می‌دهد. بشمار در این بافت، از یک دستور ساده به یک ابراز وجود جمعی و اعتراضی تبدیل می‌شود که در آن، شنوندگان با تایید و همراهی، به نوعی شمارش و ماندگاری آن نفرین یا اظهارنظر را تضمین می‌کنند. این واژه، مثالی دلنشین از غنای زبان فارسی و چگونگی تکامل معانی کلمات در بستر فرهنگ و اجتماع است.

لغت نامه دهخدا

بشمار. [ ب ِ ] ( فعل امر ) امر از شمردن. کلمه ای است اصطلاحاً در جواب نفرینها که دسته جمعی انجام گیرد، داده میشود. چنانکه گوینده ای فریاد میکند: بر بنی امیه لعنت. شنوندگان گویند: بشمار.

فرهنگ فارسی

امر از شمردن. کلمه نیست اصطلاحا در جواب نفرینها که دسته جمعی انجام گیرد داده میشود. چنانکه گویند. فریاد میکنند: بر بنی امیه لعنت شنوندگان گویند: بشمار.

جمله سازی با بشمار

بشمار پدر در آمد غم تا برون رفتی از شمار پدر
اندرین دولت صد تن بشمارم که شدند همه از خدمت او با کمر زر و کلاه
بنده ات نیز منستم که همی نامم از ادیبان و حکیمان بشمار آید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال فرشتگان فال فرشتگان فال انگلیسی فال انگلیسی فال حافظ فال حافظ