برخاسته

لغت نامه دهخدا

برخاسته. [ ب َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) ایستاده و برپا. ( فرهنگ فارسی معین ). بلند شده. ( ناظم الاطباء ).
- برخاسته خاطری؛ آزرده دلی و رنجش خاطر. ( آنندراج ).
- برخاسته شدن؛ بلند گردیده شدن و بلند شدن مانند غوغای جمعیت. ( ناظم الاطباء ). || متورم. دمیده: و گوشت روی و رگهای گردن دمیده و برخاسته شود. ( ذخیره خوارزمشاهی ). || مهیّا و آماده:
خود تو آماده بدی برخاسته
جنگ او را خویشتن آراسته.رودکی ( حاشیه فرهنگ اسدی ).و رجوع به برخاستن شود.

فرهنگ معین

(بَ تِ ) (ص مف. ) ایستاده، برپا.

فرهنگ عمید

ایستاده، برپا.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ایستاده برپا مقابل نشسته.

دانشنامه عمومی

برخاسته (فیلم ۲۰۱۶). برخاسته ( انگلیسی: Risen ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی کوین رینولدز است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به جوزف فینز، تام فلتون، پیتر فرث و کلیف کرتیس اشاره کرد.

ویکی واژه

ایستاده، برپا.

جمله سازی با برخاسته

ای زجود و فغان از بحر و کان برخاسته وی ز طبعت چشمه حیوان و کوثر خاسته
بار غم برخاسته باشد ز جان آن مدام کو بعمر اندر بیابد نزد او یکبار بار
اتلرد پس از مرگ سوین در ۱۰۱۴ م. به انگلستان بازگشت و در حالی که کنیوت به جانشینی سوین برخاسته بود، با فشار بزرگان انگلیسی بر تخت پادشاهی نشست. اتلرد سرانجام در ۱۰۱۶ درگذشت و پسر بزرگ اش ادموند برای مدت کوتاهی بر جای او نشست.
از خوان تو برخاسته یغمای طفیلی زان گونه که یک لقمه به مهمان نرسیده
اس-نیتروسوتیول برخاسته از واکنش تراکمی نیتراس اسید و یک تیول است:
شایان ذکر است برادران حوایی که از مفاخر علمی ایران هستند به نام‌های دکتر پرویز حوایی عضو برجسته سازمان ناسای آمریکا و آقای دکتر یحیی حوایی استاد ممتاز دانشگاه سوربن فرانسه از همین مدرسه عنصری ارجق برخاسته اند.