اندیشیدن به معنای تفکر، تأمل و بازتاب افکار و اطلاعات در ذهن است. این فرآیند شامل پردازش دادهها، خلق مفاهیم جدید و حل مسائل میباشد. به طور کلی، اندیشیدن یک فعالیت ذهنی است که در آن فرد با دقت و عمق به موضوعات، رویدادها و موقعیتها مینگرد و سعی میکند درک و فهم عمیقتری از آنها به دست آورد. در زبان فارسی، واژه اندیشیدن معانی مختلفی از جمله فکر کردن، خیالپردازی و حتی ترسیدن دارد. با این حال، در مفهوم اصلی، اندیشیدن به عنوان یک فعالیت ذهنی فعال و آگاهانه تعریف میشود که هدف آن درک بهتر مسائل و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی است.
اندیشیدن
لغت نامه دهخدا
نماند ببهرام هم تاج و تخت
چه اندیشد این مردم نیکبخت.فردوسی.عطارد دلالت کند بر قوت اندیشیدن. ( التفهیم بیرونی ). اما یونانیان بر ستارگان خطها اندیشیدند. ( التفهیم بیرونی ).
چنان بوده ست کاندیشید سلطان
بپرس از لشکر و اسپاهسالار.فرخی.اگر ندانی بندیش تا چگونه بود
که سبزه خورده بفاژد بهارگه اشتر.لبیبی.عیشی است مرا با تو چونانکه نیندیشی
حالیست مرا با تو چونانکه نپنداری.منوچهری.نه مردم بود هرکه نندیشد اوی.اسدی.بدانید که اگر دست نازده برویم اندیشد این پادشاه که ما بترسیدیم و بگریختیم و دم ماگیرد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 623 ). جواب دادند که نیکو اندیشیده است و ما جمله تابع و فرمان برداریم. ( تاریخ بیهقی ص 258 ). زمانی اندیشید پس گفت حق بدست خواجه بونصر است. ( تاریخ بیهقی ص 397 ). گفت بجان و سر خداوند سوگند که هم وی اندر آن بیندیشید و دانست که خطاست آنرا پاره کرد. ( تاریخ بیهقی ص 331 ).
این یکدم نقد را غنیمت می دان
از رفته بیندیش ز آینده مپرس.خیام.اندیشید که اگر کشیده بفروشم... روزگار دراز شود. ( کلیله و دمنه ). اندیشیدم که اگر از پس چندین اختلاف رای متابعت این طایفه گیرم... همچنان نادان باشم که آن دزد.( کلیله و دمنه ). اگر در دل او [ دمنه ] آزاری باقیست ناگاه خیانتی اندیشد. ( کلیله و دمنه ). گمان نمی باشد که شنزبه خیانتی اندیشد. ( کلیله و دمنه ). از نوعی در حلاوت آن ( شهد ) مشغول گشت که از کار خود غافل ماندو نه اندیشید که پای او بر سر چهار مار است. ( کلیله و دمنه ). پس در خواتیم کارها نظر عاقلانه واجب دید واندیشید که عصیان بر ولی نعمت خویش عاقبتی وخیم دارد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 39 ). اگر تو تدبیری اندیشیده ای یا مصلحتی دیده ای من تابع رای و متابع عزم تو خواهم بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 123 ). اندیشید که از جانب شمس الدوله با او غدری خواهد رفت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 391 ). به اتفاق یکدیگر حیلتی اندیشیدند که نصر را بدست آرند و خاطر از کار او فارغ گردانند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 231 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. خیال کردن، پنداشتن.
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
فکر کردن، تأمل کردن.
باور کردن، رسیدن.
فکر کردن. تأمل کردن
جمله سازی با اندیشیدن
تا کی از ترک کلاه آرایش اندیشیدنت معنیی دارد نه صورت آنچه خوانی پشت دست
در جناب کبریا جز نیستی مقبول نیست خدمت اندیشیدن ما موجد تقصیر شد
کجا گر من دلی چون کوه دارم بر اندیشیدن هجرت نیارم