انحراف

انحراف

انحراف (deviance) که به عنوان کجروی نیز شناخته می‌شود، به رفتارهایی اطلاق می‌شود که از هنجارها یا قوانین یک جامعه یا گروه تخطی می‌کنند و به همین دلیل ممکن است منجر به مجازات، نظارت اجتماعی یا بدنامی شوند. مفهوم کجروی نسبی است؛ به این معنا که رفتاری که در یک جامعه به عنوان کجروانه شناخته می‌شود، ممکن است در جامعه‌ای دیگر به عنوان رفتار عادی و بهنجار تلقی گردد. به عنوان مثال، یک عمل خاص مانند قتل، بسته به شرایطی که در آن انجام می‌شود (مانند در زمان جنگ یا به خاطر پول)، می‌تواند بهنجار یا انحرافی محسوب شود. برخی جامعه‌شناسان بر این باورند که ملاک تعیین کجروی، واکنش دیگران نسبت به آن عمل است، نه خود عمل؛ به عبارت دیگر، رفتار انحرافی تنها رفتاری است که مورد پذیرش دیگران قرار نگیرد. این اصطلاح به همان اندازه که برای اعمال مجرمانه به کار می‌رود، شامل ناهنجاری‌های جزئی مانند جویدن ناخن نیز می‌شود.

لغت نامه دهخدا

انحراف. [ اِ ح ِ ] ( ع مص ) میل کردن و برگشتن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). برگشتن و بطرفی مایل شدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). بگشتن. ( تاج المصادر بیهقی )( مصادر زوزنی ) ( مجمل اللغه ) ( فرهنگ فارسی معین ). از راه گشتن. میل کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). کیبیدن. پیچیدن. چسبیدن. احریراف. ( یادداشت مؤلف ). || خم شدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( فرهنگ فارسی معین ). کژ شدن. ( مصادر زوزنی ) ( فرهنگ فارسی معین ). || کج رفتن. اریب رفتن. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اِمص ) کجروی و بی فرمانی. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). کجراهی. ( از لغات فرهنگستان ) ( از فرهنگ فارسی معین ). برگشتگی و میل و ناراستی و اعوجاج و کجی. ( از ناظم الاطباء ). کجروی. ( فرهنگ فارسی معین ).
- انحراف اخلاقی؛ از اصول اخلاقی دست کشیدن و کارهای ناشایست کردن. ( از فرهنگ فارسی معین ).
- انحراف از حق؛ میل از حق. ( ناظم الاطباء ).
- انحراف از دین؛ ارتداد و برگشتن از دین. ( ناظم الاطباء ).
- انحراف فکری؛ کژی اندیشه. کج اندیشی. ( فرهنگ فارسی معین ).
- انحراف قبله؛ کجی قبله و میل آن بطرف راست و یا چپ. ( ناظم الاطباء ). انحراف قبله درهر نقطه زمین زاویه نصف النهار آن نقطه است با دایره عظیمه ای که بر سمت الرأس این نقطه و مکه بگذرد. انحراف قبله در تهران 37 درجه و 30 دقیقه، در شیراز 56 درجه و 46 دقیقه، در مشهد 54 درجه و در اصفهان 46درجه است. ( از دایرة المعارف فارسی ).
- انحراف کوکب؛ میل کوکب. ( ناظم الاطباء ).
- زاویه انحراف؛ زاویه انحراف هر محل زاویه ای است که بین سطح نصف النهار مغناطیسی و سطح نصف النهار جغرافیایی آن محل موجود است. مقدار زاویه انحراف بستگی با محل آزمایش دارد. با آزمایشهای متعدد مقدار این زاویه را در نقاط مختلف کره زمین تعیین کرده و برای هر منطقه نقشه هایی تهیه دیده اند که از روی آنها به آسانی میتوان زاویه انحراف را در هر محل تعیین نمود. در یک محل مقدار زاویه انحراف برحسب زمان اندکی تغییر میکند. ( از کتب فیزیک رسمی ).

فرهنگ معین

(اِ حِ ) [ ع. ] (مص ل. ) ۱ - کج شدن. ۲ - کج رفتن. ۳ - از راه راست منحرف شدن.

فرهنگ عمید

۱. دور شدن یا جدا شدن از راه ها، اصول، معیارها و یا روش های تعیین شده.
۲. کج شدگی، خم شدگی.
۳. (اسم ) (ریاضی ) فاصلۀ مقادیر داده ها از مقدار میانگین.

فرهنگ فارسی

خم شدن، کج شدن، برگشتن به طرفی، منحرف گشتن، کجروی
۱ - ( مصدر ) خم شدن کج شدن کژ شدن. ۲ - کج رفتن اریب رفتن. ۳ - بگشتن از راه گشتن میل کردن. یا انحراف اخلاقی. از اصول اخلاقی دست کشیدن و کارهای ناشایست کردن. ۴ - ( اسم ) کجروی کج راهی جمع: انحرافات. یا انحراف فکر. کژی اندیشه کج اندیشی.

فرهنگستان زبان و ادب

{declination} [ژئوفیزیک] زاویۀ افقی میان راستای شمال مغناطیسی و شمال جغرافیایی در هر نقطه متـ. انحراف مغناطیسی 2
{perversion} [روان شناسی] رفتار، به ویژه رفتار جنسی ناهنجار یا نامقبول یا ممنوع در یک فرهنگ

جملاتی از کلمه انحراف

که توسط میان اضداد است انحراف از توسط، ایجاد است
آن را که ز درد سر معاف است طبعش خالی ز انحراف است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال احساس فال احساس فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ماهجونگ فال ماهجونگ