افلاکی

لغت نامه دهخدا

افلاکی. [ اَ ] ( ص نسبی ) منجم. ( یادداشت بخط مؤلف ). || آسمانی. آنکه یا آنچه در افلاک باشد:
تویی چشم روشن کن خاکیان
نوازنده جان افلاکیان.نظامی.
افلاکی. [ اَ ] ( اِخ ) شمس الدین احمد. از شاگردان شیخ جلال الدین عارف نواده و جانشین مولوی رومی است. او بفرمان استاد خود کتابی بنام مناقب العارفین در شرح حال مولوی رومی و پدر و استادان و دوستان و پسر و خلفای او تألیف کرد. این کتاب را در سال 718 هَ. ق. شروع کرده و تا بعد از 742 بجمع و تألیف آن اشتغال داشته است. کتاب مزبور در ده فصل نگاشته شده و بمناسبت بیان شرح حال مولانا و اساتید و خلفا و خاندان ودوستان دوره حیات او و شرح مثنوی، محتوی اطلاعات بسیار نفیسی است و علاوه بر آن راجع بتاریخ ایامی که افلاکی آنرا مورد مطالعه قرار داده نکات ارزنده ای دارد.و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و شرح حال مولانا بقلم فروزانفر و فیه مافیه و تاریخ مغول اقبال ص 522 شود.

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب. ) ۱ - ستارگان. ۲ - فرشتگان.

فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ خاکی] غیرزمینی، غیرمادی.
۲. (اسم ) [قدیمی، مجاز] فرشته.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به افلاک جمع: افلاکیان. ۱ - ستارگان. ۲ - فرشتگان. ۳ - ستاره پرستان.
شمس الدین احمد از شاگردان شیخ جلال الدین عارف نواده و جانشین مولوی رومی است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَفْلاکی، شمس الدین احمد عارفی (۷۶۱ق /۱۳۶۰م )، از شاگردان و مریدان شیخ جلال الدین عارف نواده جلال الدین محمد مولوی و مؤلف کتاب مناقب العارفین می باشد.
این کتاب با اینکه از جهت اشتمال بر احوال مشایخ سلسله مولویه و خاندان جلال الدین مولوی دارای اهمیت و فواید بسیار است، اما از زندگانی مؤلف اطلاعات چندانی به دست نمی دهد.

ویکی واژه

ستارگان.
فرشتگان.

جمله سازی با افلاکی

💡 خاک باشی گزید احمد از آن شاه معراج و پیک افلاکیست

💡 برافروخت چون قصر افلاکیان یکی قلعه، نامش دژ خاکیان

💡 بدادند بوسه بدان پاک سر رسولان و افلاکیان مویه گر

💡 ای طایر افلاکی در دام تن خاکی از بهر دو سه دانه وامانده خرمن‌ها

💡 آنرا که گهر خاکی با دعوی افلاکی بالای سپهر ار جای، در زیرزمین باید

💡 ز رفتارش افلاکیان رنگها از او باز پس مانده فرسنگها