آتش کردن

آتش کردن عبارتی است فعلی و مرکب در زبان فارسی که به معنای برانگیختن و ایجاد آتش، چه به صورت حقیقی و چه مجازی، مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اصطلاح از ترکیب اسم آتش و فعل کردن شکل گرفته و در فرهنگ لغت فارسی، بسته به زمینه و موقعیت، دارای معانی و کاربردهای گوناگونی است. معنای اصلی و رایج آتش کردن، روشن نمودن شعله و ایجاد حرارت با استفاده از مواد قابل اشتعال می‌باشد. به عنوان مثال، می‌توان از آن در توصیف روشن کردن هیزم در یک شومینه یا آتش‌دان استفاده کرد. در این کاربرد، عبارت مذکور به معنای واقعی کلمه، عمل ایجاد و برپایی آتش را تداعی می‌کند. علاوه بر معنای حقیقی، آتش کردن در زبان فارسی دارای کاربردهای مجازی نیز هست. در این معنا، عبارت مورد نظر به مفهوم ایجاد فتنه، برانگیختن دشمنی و نزاع، یا دامن زدن به اختلافات میان افراد یا گروه‌ها به کار می‌رود. در این حالت، آتش کردن استعاره‌ای است از ایجاد تشنج و ناآرامی، مشابه با گسترش آتش که می‌تواند به سرعت منجر به خسارات و ویرانی شود.

لغت نامه دهخدا

( آتش کردن ) آتش کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) افروختن آتش. تأجیج.

فرهنگ فارسی

( آتش کردن ) ( مصدر ) ۱ - افروختن آتش ۲ - در کردن گلوله از تفنگ و توپ.
افروختن آتش

ویکی واژه

آتش‌کردن
سوزاندن. بگو ماشاء‌الله تا بروم اسپند آتش کنم. «جمال‌زاده»

جمله سازی با آتش کردن

درختی کاول از پیوند کژ خاست نشاید جز به آتش کردنش راست
جا در آتش کردن و ناسوختن تن پروریست از سمندر شکوه ها دارد سپند مجمرم
اغنیا مانندهٔ سرگین‌کشان بهر آتش کردن گرمابه‌بان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت فال مکعب فال مکعب فال عشقی فال عشقی