سبزپری

لغت نامه دهخدا

سبزپری. [ س َ پ َ ] ( اِ مرکب ) فصل ربیع را گویند که بهار است. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

( ~. پَ ) (اِمر. ) بهار.

فرهنگ عمید

بهار، فصل بهار.

فرهنگ فارسی

بهار فصل ربیع.

فرهنگ اسم ها

اسم: سبزپری (دختر) (فارسی) (تلفظ: sabz-pari) (فارسی: سبزپری) (انگلیسی: sabz-pari)
معنی: فصل بهار

ویکی واژه

بهار.

جمله سازی با سبزپری

هر سال، روز سیزده‌به‌در، ابرپری (بهناز جعفری)، سبزپری (سحر ولدبیگی)، و آب‌پری (آوا درویشی) در خانهٔ خواهر بزرگترشان برف‌پری (هنگامه مفید) دور هم جمع می‌شوند، آش چل‌دانه چل گیاه می‌خورند، گل می‌گویند و گل می‌شنوند و درد و دل می‌کنند. اما امسال آب‌پری در چنگال اَپوش (سیامک صفری) دیو خشک‌سالی گرفتار شده و پیش آنها نیامده. سه خواهر بزرگ‌تر برای نجات آب‌پری به زمین می‌آیند در این مسیر با افراد مختلف و جدیدی برخورد می‌کنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز فال کارت فال کارت فال چای فال چای