زواید

لغت نامه دهخدا

زواید. [ زَ ی ِ ] ( ع اِ ) هر چیزی که زاید باشد و جزء اصلی چیزی نبود. ( ناظم الاطباء ).
- زواید زندگانی؛ فضول معاش. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(زَ یِ ) [ ع. زوائد ] (اِ. ) جِ زایده.

فرهنگ عمید

= زائده

فرهنگ فارسی

جمع زائده
( اسم ) جمع زایده ( زائده ).

ویکی واژه

زوائد
جِ زایده.

جمله سازی با زواید

چیست از فخر و شرف کان وصف ذاتی نیستش آن زواید کز نظام و فخر دارد خود مگیر
حکایت کرد مرا دوستی که در ولا قدمی داشت و در رضا دمی، در اخوت کیلی و صاعی و در فتوت ذیلی و ذراعی که وقتی بحکم اقتباس فواید و اختلاس زواید خواستم که بصاحت نحلتی رحلت کنم و با اهل اهتداء اقتداء جویم و از افواه رجال دقایق حلال و حرام بیاموزم.
فی المثل میل ار به لعب صولجان وگوکنی آسمان را آرزواید که گردد گوی تو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روزگار
روزگار
جسور
جسور
چوخ
چوخ
اسرع وقت
اسرع وقت