دِیر یا صومعه، که در سنت مسیحی به بنا یا مجموعهای از بناها گفته میشود که محل سکونت گروهی از راهبان یا راهبههاست، در این مکانها افراد زندگی خود را وقف تجرد و عبادت کرده و تحت نظارت یک رئیس دیر یا مادر روحانی اداره میشوند. این عنوان همچنین به کلیسایی که در گذشته بخشی از یک صومعه بوده نیز اطلاق میشود. کلیسای وست مینستر در لندن نمونهای برجسته از این نوع بناهاست. در انگلستان، با جدایی هنری هشتم از کلیسای کاتولیک روم، بسیاری از صومعهها تعطیل شدند. در سایر کشورها نیز انقلابهای سیاسی در قرون ۱۸ و ۱۹ منجر به انحلال تعداد زیادی از صومعهها گردید. اولین صومعهها که در سوریه و مصر پایهگذاری شدند، در ابتدا صرفاً مجموعهای از چند اتاقک بودند، اما بعدها در اروپا مجتمعهای ساختمانی عظیم و گستردهای بنا شد. از جمله صومعههای مشهور میتوان به صومعه سنت بندیکت در مونتهکاسینوی ایتالیا و صومعههای سیتو و کلونی در فرانسه اشاره کرد. سایر صومعههای معروف عبارتند از کلروو در فرانسه، صومعه فاونتینز در انگلستان و ال اسکوریال در اسپانیا.
دير
لغت نامه دهخدا
بگفت و بخفت و برآسود دیر
گو نامبردار گرد دلیر.فردوسی.بر آن بستگان زار بگریست دیر
کجابسته بودند در چنگ شیر.فردوسی.پراندیشه بنشست بیدار دیر
همی گفت رازیست این را بزیر.فردوسی.زمین را ببوسید زال دلیر
سخن نیز با او پدر گفت دیر.فردوسی.زمانی همی بود بهرام دیر
که تا شد مقاتوره از جنگ سیر.فردوسی.آمد این شب دیر با مرد خراج
در بجنبانید با بانگ و تلاج.طیان.دیری است کاین بزرگی درخاندان اوست
این مرتبت نیافت کنون خواجه از نوی.فرخی.گر فرخی بمرد چرا عنصری نمرد
پیری بماند دیر و جوانی برفت زود.لبیبی.آخر دیری نماند استم استمگران
زانکه جهان آفرین دوست ندارد ستم.منوچهری.یک نیمه گیتی ستدو سیر نباشد
تا نیمه دیگر بگرد دیر نباشد.منوچهری ( دیوان ص 156 چ دبیرسیاقی ).بسی گاه است و دیری روزگار است
که نادانیت بر ما آشکار است.( ویس و رامین ).دیر اندیشید پس گفت دریغا بونصر که رفت. خردمند و دوراندیش بود. ( تاریخ بیهقی ص 622 ). من خداوند خواجه بزرگ را سخت دیر است تا شناخته ام. ( تاریخ بیهقی ص 396 ). پس بیرون آمد و نزدیک امیر یوسف رفت و خالی کردند و دیری سخن گفتند.( تاریخ بیهقی ص 252 ).
چو شه را بدید آمد از پیل زیر
گرفتش ببر شاه و پرسید دیر.اسدی.ز مهرتو دیرست تاخسته ام
ببند هوای تو دل بسته ام.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (قید ) با درنگ، به آهستگی.
۳. (قید ) [قدیمی] به مدت طولانی: زمین را ببوسید زال دلیر / سخن گفت با او پدر نیز دیر (فردوسی: ۱/۲۲۷ ).
۴. [قدیمی] در آیندۀ دور.
* دیر کردن: (مصدر لازم ) درنگ کردن، تٲخیر کردن.
* دیر ماندن: (مصدر لازم ) [قدیمی]
۱. بسیار عمر کردن.
۲. پیر شدن.
جایی که راهبان در آن اقامت کنند و به گوشه گیری و عبادت بپردازند، صومعه.
* دیر مغان: [قدیمی]
۱. آتشکده، عبادتگاه زردشتیان.
۲. (تصوف ) مجلس عرفا و اولیا.
فرهنگ فارسی
۱ - زمان دور مدت مدید زمان طویل مقابل زود شتاب. ۲ - دراز متمادی: کزین سان یکی اژدهای دلیر بکشور بماندند تا سال دیر. ۳ - مدتی عقب تر از وقت معین: دیر آمد.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
نقشهٔ دیرِ سنت آگوستین در بریستول که هم اکنون با نامِ کلیسای جامع بریستول نامیده می شود. آرایشِ ساختمان ها و بخش های گونه گونِ آن را که با طرحِ بندیکتین است، در طرحِ زیر می بینید:
نقشهٔ دیرِ سنت آگوستین: A. کلیسا. B. صومعهٔ بزرگ. C. صومعهٔ کوچک. D. سالن مطالعه. E. گرماخانه. F. سالن ناهار خوری. G. سالن. H. آشپزخانه. I. حیاط کوچک. K. سرداب ها. L. سالن دیر. P. دروازه دیر. R. درمانگاه. S. خوابگاه T. تالار بزرگ. V. مهمان خانه. W. دروازه. X. انبارها، اصطبل و غیره Y. دستشویی.
دانشنامه آزاد فارسی
در کلیسای مسیحی، بنا یا مجموعه ای از بناها که جمعیتی از راهبان یا راهبه ها را در خود جا می دهد، که همگی خود را وقف زندگی در تجرّد و عزلت دینی کرده اند و رئیس دیر یا مادر روحانی آن را اداره می کند. این اصطلاح به بنایی که زمانی کلیسای صومعه بوده است نیز اطلاق می شود. کلیسای وست مینستر در لندن نمونة گزیده ای از این دست است. در انگلستان، هنری هشتم که از کلیسای کاتولیک رومی روگرداند، بسیاری از صومعه ها را بست. در کشورهای دیگر نیز در پی انقلاب های سیاسیِ قرن های ۱۸ و ۱۹، صومعه هایی بسیاری تعطیل شدند. نخستین صومعه ها که در سوریه یا مصر تأسیس شدند، صرفاً چند کلبه بودند، اما بعدها مجتمع های ساختمانی عظیم و گسترده ای در اروپا بنا شد. صومعۀسنت بندیکت در مونته کاسّینوی ایتالیا و صومعه های سیتو و کلونی در فرانسه، از آن جمله اند. صومعه های معروف دیگر عبارت اند از کلروو در فرانسه، صومعة فاونتینز در انگلستان و ال اسکوریال در اسپانیا.نیز ← صومعه
ویکی واژه
مقابل زود، گذشته، تأخیر، از موعد مقرر گذشته.
دِیْرَ: در گویش گنابادی یعنی دُهُل، طبل، دَف
پرستشگاه، عبادتگاه، محل عبادت پیروان ادیان. مترادف با مسجد.
دیر خراب آباد کنایه از: دنیا، جهان مادی.
جمله سازی با دير
همان طور که در قبل ذکر شد،مسئله مقادیر ویژه،مقادیر نسبی مودهای طبیعی را به دست می دهد و مقادير مطلق شكل مودها قابل تعیین نیست اگر بردار