خام‌دست

لغت نامه دهخدا

خام دست. [ دَ ] ( ص مرکب ) خام مشق. ناتجربه کار. ( آنندراج ).ناآزموده. بی ربط در کار و عمل. بی وقوف. ( ناظم الاطباء ) ( اشتینگاس ). غیر ماهر:
ماند حیران در آنکه چون سازد
نرد با خام دست چون بازد.نظامی.نشاید دید خصم خویش را خرد
که نرد از خام دستان کم توان برد.نظامی.خام دستانی که پشت پا بدنیا میزنند
در حقیقت دست رد بر زاد عقبی میزنند.امیرخسرو دهلوی ( ازآنندراج ).که باشد یکی رومی خام دست
که با پخته کاران شود هم نشست.امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ).ببازم جان که دل خود بیش از آن بود
مقامر پخته و من خام دستی.امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ). || تنبل. ( اشتینگاس ). کاهل. ( ناظم الاطباء ). خیره دست. ( از فرهنگ شعوری ج 1 ص 359 ):
نیاید بکار تو هر خام دست
چو هر جا شود قدر نادان پست.میرنظمی ( از فرهنگ شعوری ).|| وحشی. ( اشتینگاس ).

فرهنگ معین

(دَ ) (ص مر. ) ناشی، ناوارد در کار.

فرهنگ عمید

تازه کار، بی تجربه: نشاید دید خصم خویش را خرد / که نرد از خام دستان کم توان برد (نظامی۲: ۲۰۲ ).

جمله سازی با خام‌دست

این فیلم به‌طور کلی نقدهای منفی دریافت کرد. بازی باردو به‌ویژه توسط ژان لوپ پاسک مورد انتقاد قرار گرفت، او خاطرنشان کرد که او در فضای اکشن فیلم چقدر ناراحت‌کننده به نظر می‌رسید. نگارش در ورایتی ژن مسکوویتز این فیلم را «قابل پیش‌بینی، ساده‌لوح و خام‌دست» واپس زد، در حالی که تام میلن آن را «به شدت خنده‌دار» خواند.
یک منطقهٔ وسیع که محدودهٔ آن به وسیلهٔ پایهٔ ۲۴ ستونِ گِرد مشخص شده‌است، ساختمان [آرامگاه] را به مانند یک مربع در میان گرفته‌است. قطر هر ستون ۳ پا و ۳ اینچ [تقریباًّ ۹۹ سانتیمتر] است. هر ضلع مربع توسط ۶ ستون کامل می‌شود که فاصلهٔ هر ستون از ستون کناری‌اش ۱۴ پا [تقریباً ۴٬۲۷ متر] است. ۱۷ ستون هنوز ایستاده هستند، ولی دور و برشان انباشته از آشغال است، و خام‌دستانه توسط دیواری گِلی به هم وصل شده‌اند.
ماند حیران در آنکه چون سازد نرد با خام‌دست چون بازد
پاکبازان جهان چون سوختهٔ نفس تواند خام طمعی باشد ار با خام‌دستان دم زنی
نشاید دید خصم خویش را خرد که نرد از خام‌دستان کم توان برد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فصاحت
فصاحت
سرشک
سرشک
تصویر
تصویر
رقیق
رقیق