بیرون انداختن

بیرون انداختن

کلمه «بیرون انداختن» به معنای خارج کردن چیزی یا کسی از محلی است. این واژه می‌تواند اشاره به جابجا کردن اشیا، حذف افراد از مکان‌ها یا حتی دفع افکار و احساسات داشته باشد. در اصل، مفهوم آن بر انتقال از درون به بیرون و جداسازی تأکید دارد و معمولاً عملی آگاهانه یا لازم را نشان می‌دهد.

«بیرون انداختن» در زندگی روزمره کاربرد گسترده دارد، مثل بیرون انداختن زباله، بیرون کردن مزاحم یا حتی بیرون ریختن وسایل اضافی از خانه. این عمل نشان‌دهنده ایجاد نظم، کنترل محیط یا حذف چیزهایی است که دیگر مورد نیاز نیستند. همچنین می‌تواند بار معنایی احساسی داشته باشد، مانند رهایی از احساسات منفی یا افکار مزاحم.

این واژه با اصطلاحاتی مانند «خارج کردن» یا «دفع کردن» هم‌معنی است، اما «بیرون انداختن» اغلب عملی محسوس، فیزیکی و قابل مشاهده را بیان می‌کند. در ادبیات و گفتار محاوره‌ای نیز کاربرد دارد و می‌تواند بار عاطفی، طنز یا تأکید بر ضرورت عمل را منتقل کند.

لغت نامه دهخدا

بیرون انداختن. [ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) خارج افکندن. طرح. || جدا کردن. بریدن: خرطوم پیلی را بشمشیر بیرون انداخت. ( تاریخ سیستان ).

فرهنگ فارسی

خارج افکندن ٠ طرح ٠ یا جدا کردن ٠ بریدن ٠

جمله سازی با بیرون انداختن

اکنون بباید بستن آن اندام را سوی برسو [بالا] تا قوت زهر به دل نرسد … و اگر آنجا گـَنده [گندیده] گردد زود بباید بریدن و بیرون انداختن تا اندامهای دیگر بجهند و از آن بلا برهند و الا همه گـَنده گردند و هلاک شود. … چون دانستی که این سگ دیوانه بوذه است [هار] دجهد آن باید کردن تا آن ریش [زخم] وی گشاده گردد و بر آن جای حجامت کنند و بمکند نیک تا زهر از آنجا بیرون آی.

پس رسول خدا (ص) در مسجد شد و طواف کرد و در خانه کعبه باز کرد و بفرمود تا بتان را جمله بیرون انداختند و بشکستند و هبل را که بت مهین بود بآستانه در بیفکندند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال میلادی فال میلادی فال انبیا فال انبیا فال ابجد فال ابجد