آب گذشته

زمانی که دیگر بازنمی‌گردد:

آب گذشته اصطلاحی است که در زبان فارسی به گذشته و چیزهایی که دیگر به حالت اولیه خود بازنمی‌گردند اشاره دارد. این اصطلاح به نوعی یادآوری وقایع یا شرایطی است که دیگر قابل تغییر یا بازگشت نیستند. به عنوان مثال، ممکن است در یک گفتگو گفته شود: حالا که این اتفاق افتاده، دیگر آب گذشته است و نمی‌توان آن را تغییر داد. این جمله بیانگر این مفهوم است که برخی از تصمیمات یا رویدادها پس از وقوع، دیگر قابل اصلاح یا بازگشت نیستند و باید با نتایج آن‌ها زندگی کرد. این مفهوم در ادبیات فارسی معمولاً با احساساتی نظیر حسرت، ندامت، و یادآوری همراه است.

هدیه یا سوغاتی:

در این معنا، آب گذشته به اشیاء یا هدایایی اشاره دارد که از سفر به شهری دیگر، به ویژه از شهرهای دور، به عنوان یادگاری یا سوغاتی آورده می‌شود. این هدایا می‌توانند شامل مواد غذایی، صنایع دستی، یا هر چیزی باشند که به عنوان نشانه‌ای از آن شهر خاص به دیگران تقدیم می‌شود. در فرهنگ‌های مختلف، آوردن سوغاتی از سفر به عنوان یک رسم و سنت شناخته می‌شود. در فرهنگ ایرانی، این عمل به ویژه در سفرهای دور و به شهرهای خاصی که معروف به تولید محصولات خاص هستند، اهمیت بیشتری دارد.

ویکی واژه

آب‌گذشته
از آب گذشته، شسته شده در آب. ساخت صفت مفعولی در معنای صفت فاعلی.

جملاتی از کلمه آب گذشته

از خجلت دندان بتان بسکه عرق ریخت یک بحر ز سر آب گذشته است گهر را
زاهد همه عمرم به می ناب گذشته ست چون سبزه ی جو از سر من آب گذشته ست
گریه با آتش یاقوت محبت چه کند گر ز سر آب گذشته است شرارم پیداست
ز گردن آب گذشته ست و تشنه می میرد بلی چنین بود آن را که علت استسقاست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم