فراچیدن

لغت نامه دهخدا

فراچیدن. [ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) جمع کردن. پس کشیدن. فرا خود چیدن. رجوع به فرا خود چیدن شود.

فرهنگ معین

(فَ. دَ ) (مص م . ) برچیدن ، جمع کردن .

فرهنگ عمید

چیدن، برچیدن، جمع کردن.

ویکی واژه

برچیدن، جمع کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال ورق فال ورق فال عشقی فال عشقی