لغت نامه دهخدا فدرنجک. [ ف َ رَ ج َ ] ( اِ ) دیوی است که در خواب آدمی را فروگیرد، و حکما گویند ماده سوداوی است که در خواب چنان نماید، و آن را به عربی کابوس و عبدالجنه خوانند. || پیرامون دهان از طریق بیرون. ( برهان ).