علی جبعی

لغت نامه دهخدا

علی جبعی. [ ع َ ی ِ ج َ ب َ ] ( اِخ ) ابن سعیدبن محمدبن احمدبن محمدبن حسن بن محمدبن علی بن محمدبن حسین بن عبدالسلام بن عبدالمطلب حر عاملی جبعی. رجوع به علی حر شود.
علی جبعی. [ ع َ ی ِ ج َ ب َ ] ( اِخ ) ابن علی بن حسین بن ابی الحسن موسوی عاملی جبعی بحرانی ، ملقّب به نورالدین. رجوع به علی موسوی شود.
علی جبعی. [ ع َ ی ِ ج َ ب َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن حسن بن زین الدین شهید ثانی عاملی جبعی اصفهانی ، مشهور به صغیر. رجوع به علی صغیر شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم