لغت نامه دهخدا تحجم. [ ت َ ح َج ْ ج ُ ] ( ع مص ) صاحب غیاث اللغات بنقل از «منتخب » آرد: بیرون برآمدگی از هر چیز. || حجامت نمودن. || مکیدن. || بازداشتن. || برآمدن پستان .
فرهنگ معین (تَ حَ جُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - بیرون برآمدن هرچیز. ۲ - حجامت کردن . ۳ - برآمدن پستان .