باغیه

لغت نامه دهخدا

( باغیة ) باغیة. [ ی َ ] ( ع ص ) مؤنث باغی. نافرمان.
- فئه باغیة ؛ طایفه ای که از اطاعت امام عادل خارج شده باشند. ( از تاج العروس و اقرب الموارد ). گروه نافرمان از طاعت امام عادل. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). جماعتی که از طاعت امام عادل سر باززده باشند. ( یادداشت مؤلف ).
- || لشکر معاویه در صفین لقوله ( ص ): یقتله الفئة الباغیة؛ که درباره عمار یاسر فرمایش فرموده بود. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مونث باغی یاغی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال جذب فال جذب فال راز فال راز فال احساس فال احساس