دانشنامه اسلامی
مرحوم طباطبایی یزدی می گوید: هرگاه شخصی اجیر خاص دیگری شود، یعنی خود را اجیر دیگری سازد، بدین نحو که جمیع منافع او در مدت معین متعلق به مستاجر باشد، اجیر نمی تواند در آن مدت برای خود یا دیگری خواه تبرعا و خواه در مقابل عوض عملی انجام دهد که منافی با حق مستاجر باشد و چنانچه عمل منافی انجام دهد و از این رهگذر به منافع مستاجر خسارت وارد آید، مستاجر حق دارد اجاره خود را فسخ و اجرت المسمی را مطالبه کند و یا فسخ نکند و عوض منفعت فوت شده خویش را کلا یا جزئا از اجیر مطالبه کند. حال سؤال این است که آیا مستاجر می تواند از شخصی که اجیر برای او کار کرده عوض منافع خویش را مطالبه کند؟ به نظر ایشان خیر؛ اعم از آن که آن شخص عالم به حال باشد یا جاهل. دلیل این است که شخص اجیر موجب «اتلاف» منافع مستاجر شده است، نه آن شخص ثالث.به نظر محقق یزدی، موردی که عمل شخص اجیر به درخواست شخص ثالث صورت گرفته باشد نیز همین حکم را دارد، زیرا در این فرض نیز مباشر اتلاف، شخص اجیر است.
دیدگاه مخالف
نظر مخالف در فرض اخیر این است که هر چند مباشر اتلاف اجیر است، ولی با توجه به استیفای عمل توسط شخص ثالث و تحقق ضمان استیفا، می توان وی را در مقابل مستاجر مسئول دانست.
فرض غرور
طباطبایی یزدی در یک مورد مسئولیت شخص ثالث را می پذیرد و آن موردی است که «غرور» واقع شده باشد. مثالی که می توان برای فرض ایشان تصور کرد این است که شخص ثالث به طور دروغین به اجیر گفته باشد که مستاجر راضی به این عمل است و یا وی در آینده رضایت او را جلب خواهد کرد و یا اصولا این کار نیز بخشی از کار مستاجر است و از این رهگذر، اجیر را فریب داده باشد که در این صورت مستاجر می تواند به شخص ثالث مراجعه کند.
← اشکال مرض غرور
...