کویک

لغت نامه دهخدا

کویک. [ ک َ ] ( اِ ) تکمه. ( ناظم الاطباء ).
- کویک بستن ؛ تکمه بستن. ( ناظم الاطباء ).
کویک. [ ک ُ ] ( اِخ ) طایفه ای از ایلهای کرد ایران است که تقربیاً 150 خانوار است و درژاورود مسکن دارند. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 62 ).
کویک. [ ک ُ ] ( اِخ ) نام تیره ای از طایفه نریژی گوران است و در حدود 260 تن میباشند که چادرنشینند و ییلاق آنان کوه سیاهانه گوران و قشلاقشان دهستان ذهاب است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
کویک. [ ک ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان گاورود که در بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع است و 173 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

تکمه . کویک بستن تکمه بستن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال عشق فال عشق فال پی ام سی فال پی ام سی فال چای فال چای