نخوار

لغت نامه دهخدا

نخوار. [ ن ِخ ْ ] ( ع ص ) شریف بزرگ منش. ( آنندراج ). شریف متکبر. ( ناظم الاطباء ). || بددل و سست.( آنندراج ). ترسوی سست. ( ناظم الاطباء ). ج ، نخاورة.

فرهنگ عمید

۱. جبان، ترسو.
۲. ضعیف.
۳. متکبر.، به شکل نخ، مانند نخ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند فال احساس فال احساس فال مکعب فال مکعب