لغت نامه دهخدا باریک اندیشی. [ اَ ] ( حامص مرکب ) دقت. احتیاط. مآل اندیشی : و او را [ عنصری را ] چنین قصیده ای دیگر نیست هر چه ممکن بود از استادی و باریک اندیشی کرده است. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 692 ).