اب پشت

لغت نامه دهخدا

( آب پشت ) آب پشت. [ ب ِ پ ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نطفه. منی. آب مردی :
آب رخ زآب پشت بگریزد
کآب پشت آب رویها ریزد.سنائی.

فرهنگ معین

( آب پشت ) (بِ پُ ) (اِمر. ) منی ، آب مرد.

فرهنگ فارسی

( آب پشت ) ( اسم ) منی آب مرد.
منی نطفه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم