بوزنجرد

لغت نامه دهخدا

بوزنجرد. [ زَ ج ِ ] ( اِخ ) قریه ای است از قراء همدان در یک منزلی و آن طرف ساوه است و از آنجا است : ابویعقوب یوسف بن ایوب بن یوسف بن حسن بن وهرة همدانی بوزنجردی. ( از لباب الانساب ) ( از معجم البلدان ).
بوزنجرد.[ زَ ج ِ ] ( اِخ ) قریه ای است از قراء مرو در طرف دشت. از آنجا است : ابواسحاق ابراهیم بن هلال بن عمروبن سیاوش هاشمی بوزنجردی. ( لباب الانساب ) ( معجم البلدان ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال درخت فال درخت فال عشقی فال عشقی فال احساس فال احساس